اسیبی

/~Asibi/

لغت نامه دهخدا

( آسیبی ) آسیبی. ( ص نسبی ) ذوجِنّه. پری زده. دیودیده. پری گرفته. دیوگرفته. دیوزده.سایه دار. سایه زده. دیودار. کوهه گرفته. بیوقتی شده.

فرهنگ فارسی

( آسیبی ) ( صفت ) ۱ - آسیب رسیده آسیب دیده ۲ - پری زده جن زده دیو دیده دیوزده سایه دار .
پری زده دیو دیده

پیشنهاد کاربران

بپرس