ازمایش دنیای کوچک

دانشنامه عمومی

آزمایش دنیای کوچک. آزمایش دنیای کوچک ( انگلیسی: Small - world experiment ) شامل چندین آزمایشی است که توسط استنلی میلگرام و پژوهشگران برای اندازه گیری میانگین طول مسیر شبکه های اجتماعی مردم در ایالات متحده صورت گرفت. این پژوهش از این جهت که به این نتیجه رسید که جامعه انسان یک شبکهٔ دنیای کوچک است، بسیار مورد توجه قرار گرفت. این آزمایش ها معمولاً با عبارت «شش درجه جدایی» مرتبط در نظر گرفته می شوند، اگرچه میلگرام این عبارت را خود استفاده نکرد.
حدسیات گولیلمو مارکونی بر اساس کار رادیویی خود در اوایل قرن بیستم، که در سخنرانی جایزه نوبل سال ۱۹۰۹ خود بیان کرد، ممکن است نویسندهٔ مجارستانی فریگس کارینتی را برای نوشتن چالش خود - پیدا کردن شخص دیگری که او نتواند از طریق حداکثر پنج نفر به او متصل شود - الهام بخشیده باشد. این شاید قدیمی ترین اشاره به مفهوم شش درجه جدایی و جستجو برای پاسخ به مسئلهٔ دنیای کوچک باشد.
ریاضیدان مانفرد کوخن و دانشمند علوم سیاسی ایتیل د سولا پول، هنگام کار در دانشگاه پاریس در اوایل دهه ۱۹۵۰ میلادی، در زمانی که میلگرام از آنها بازدید کرد و در تحقیقات آنها همکاری داشت، یک دست نوشتهٔ ریاضی به نام «تماس ها و تأثیرات» ( Contacts and Influences ) نوشتند.
دستنوشتهٔ منتشر نشدهٔ آنها قبل از انتشار در سال ۱۹۷۸، بیش از ۲۰ سال در بین دانشگاهیان دست به دست می شد. دستنوشته سازوکارهای شبکه های اجتماعی را بیان می کرد و پیامدهای ریاضی آن ها ( از جمله درجه اتصال ) را بررسی می کرد. این دست نوشته سوالات مهم بسیاری را در مورد شبکه ها حل نشده باقی گذاشت که یکی از آنها تعداد درجات جدایی در شبکه های اجتماعی واقعی بود.
میلگرام در راه بازگشت از پاریس این چالش را پذیرفت که نهایتا منجر به آزمایش هایی شد که مقاله ی «مسئله دنیای کوچک» در نسخه ی مه ۱۹۶۷ مجله ی محبوب «روان شناسی امروز» ( Psychology Today ) منتشر کرد. همچنین نسخهٔ دقیق تری از مقاله دو سال بعد در مجله ی «جامعه سنجی» ( Sociometry ) منتشر شد. مقاله ی منتشر شده در مجله ی روان شناسی امروز توجه زیادی به این آزمایش ها جلب کرد که امروزه نیز به خوبی شناخته شده اند، در حالی که بسیاری از کارهای بنیادی فراموش شده اند.
آزمایش میلگرام در دوره ای طراحی شد که چندین رشته ی مستقل در حال همگرایی بر ایده ی اتصال فزاینده ی جهان بودند. مایکل گورویچ کار بنیادی در مطالعه تجربی ساختار شبکه های اجتماعی در پایان نامه دکترای خود در مؤسسه فناوری ماساچوست تحت نظر پول انجام داده بود. ریاضی دان اتریشی مانفرد کوخن که در طراحی شهری دولت محور درگیر بود، این نتایج تجربی را در مقاله ی ریاضی «تماس ها و تاثیرات» تعمیم داد و نتیجه گرفت که در یک جمعیت به اندازه آمریکا بدون ساختار اجتماعی، «تقریباً قطعی است که دو فرد می توانند حداقل از طریق دو واسطه با یکدیگر تماس بگیرند. در یک جمعیت ساختارمند اجتماعی، این امر کمتر محتمل است اما همچنان به نظر محتمل می رسد. شاید برای کل جمعیت جهان، احتمالاً فقط به یک فرد پل زننده ی دیگر نیاز داریم. » آن ها سپس شبیه سازی های مونته کارلو را بر اساس داده های گورویچ ساختند و متوجه شدند هم پیوندهای آشنایی ضعیف و هم پیوندهای قوی برای مدل سازی ساختار اجتماعی مورد نیاز است. از آنجایی که شبیه سازی ها روی رایانه های سال ۱۹۷۳ ( که به نسبت رایانه های کنونی بسیار ضعیف هستند ) اجرا می شدند، محدودیت زیادی داشتند. اما همچنان مقدار واقع بینانه تر «سه درجه جدایی» در سراسر جمعیت ایالات متحده را پیش بینی کردند. مقداری که یافته های میلگرام را پیشگویی می کرد.
عکس آزمایش دنیای کوچکعکس آزمایش دنیای کوچکعکس آزمایش دنیای کوچک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس