اراییدن

لغت نامه دهخدا

( آراییدن ) آراییدن. [ دَ ] ( مص ) آراستن.

فرهنگ فارسی

( آراییدن ) ( مصدر ) ( آراست آراید خواهد آراییده بیارا ( ی ) آراینده آراییده ) آراستن

فرهنگ معین

( آراییدن ) (دَ ) (مص م . ) آراستن .

فرهنگ عمید

( آراییدن ) = آراستن
= آراستن

پیشنهاد کاربران

نظم دادن، سامان دادن

از بن واژه "رایینیدن" یا "راییدن" می آید همانگونه که "آرامیدن"از "رامیدن" و یا "آسودن" از "سودن" و یا "آشفتن" از "شفتن" می آید.
پیشوند "آ" در کنار "راییدن" آمده است و در فرجام "آراییدن" ساخته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشوند بن واژه ها در بن کنونی آن دو نیز نگه داشته می شوند، برای نمونه بن کنونی "سودن" برابر "سا" می باشد و بن کنونی "آسودن" نیز "آسا" یا "آ سا" می باشد.
بن کنونی "راییدن" برابر "را" یا "رای" می باشد و بن کنونی "آراییدن" برابر "آرا" یا "آرای" می باشد.
بدرود!

آرایش دادن

بپرس