اخورچی

لغت نامه دهخدا

( آخورچی ) آخورچی. [ خُرْ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) آخرچی. جلودار اسبان :
تو مگو کآن بنده آخورچی ماست
این بدان که گنج در ویرانه ها است.
مولوی.
رجوع به آخرچی شود.

فرهنگ عمید

( آخورچی ) کسی که در طویله اسب ها را پرستاری می کند و خوراک آن ها را می دهد، مهتر.

پیشنهاد کاربران

بپرس