99 1535 100 1 پدرام/pedrAm/مترادف پدرام: پاینده، جاوید، مانا، بانشاط، خوش، خوشدل، شادمان، شاد، مسرور، آراسته، مرتب، منظم، درست، صحیح، نیکو، خجسته، سعد، فرخنده، مبارک، همایون، ابتهاج، خوشی، شادیمتضاد پدرام: شوریده، شوم، ناپدرام معنی اسم پدرام اسم: پدرامنوع: پسرانهریشه اسم: فارسیمعنی: (تلفظ: pedrām) آراسته، نیکو، خوشدل، شاد، سرسبز وخرم، مبارک، فرخ، خجسته، شادی، خوشحالی - سرسبز، خرم، شاد و خوشاسم های مشابه مانند پدیده، پرارین و پرارین دخت را هم بخوانید. معنی پدرام در لغت نامه دهخدا پدرام. [ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) (از پَد، پَت ، ضد و مقابل. و رام ) توسن. سرکش . || بدخواه و بی مهر. (شعوری از محمودی ).پدرام. [ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) خرّم و آراسته و نیکو باشد مثل باغ و مجلس و خانه و جهان و عیش و روزگار. (نسخه ای از لغت نامه ٔ اسدی ). دلگشای. خوش : خسرو محمد که عالم پیراز عدل او تازه گشت و پدرام.فرخی.مجلس بساز ای بهار پدرام واندر فکن می بیک منی جام.فرخی.روز نوروز و روزگار بهارفرّخت باد و خرم و پدرام.فرخی.گل بخندید و باغ شد پدرام ای خوشا این جهان بدین هنگام.فرخی.چرا بگرید زار ارنه غمگن است غمام گریستنش چه باید که شد جهان پدرام.عنصری.ای تازه بهار سخت پدرامی پیرایه ٔ دهر و زیور عصری.منوچهری.یکایک دل بچیزی رام دارندبرامش روز خود پدرام دارند.فخرالدین اسعد (ویس و رامین ).و عیش جز بمعرفت اسباب کسب منفعت و دفع مضرت پدرام نشود. (تاریخ بیهقی ).بپدرام باغی شد اندر سرای چو باغ بهشتی خوش و دلگشای.اسدی.رسید از پس هفته ای شاد و کش بشهری دلارام و پدرام و خوش.اسدی.بپادشاه زمانه زمانه شد پدرام گرفت شاهی تسکین و خسروی آرام.مسعودسعد.بی آفرین سرائی بلبل بهار و باغ پدرام نیست گرچه جهان شد بهار چین.سوزنی.شها تا بر زبان خلق باشد این مثل جاری که گردد خرم و پدرام ملک از عدل و کشت از نم نم عدل تو بر کشت امید آنکسان باداکه ملکت از دعاشان شد قوی بنیاد و مستحکم.سوزنی.ای ز طبعتو طبعها خرم وی ز عیش تو عیشها پدرام.انوری. || خوشدل. شاد. مبتهج. خرم. خوش. مقابل درشت و ناپدرام و بَدرام. شوم : فرستاده چون نزد بهرام شدسپهدار ازو شاد و پدرام شد.فردوسی.چنین داد پاسخ که من ساز جنگ به پیش آورم چون شود کار تنگ نمانم که کی ... پدرامیدن را بخوانید. معنی پدرام به فارسی پدرامخوش وخرم، نیکوو آراسته وفراخ، خجسته، پاینده( صفت ) ۱- آراسته نیکو . ۲- خوشدل شاد خرم خوش مبتهج مقابل درشت ناپدرام بدرام ۳- مبارک فرخ خجسته بفال نیک مقابل شوم. ۴- همیشه دایم پاینده . ۵- سهل مقابل درشت حزن : ( اگر چه راه ناپدرام باشد . بپدرامد چو خوش فرجام باشد .) ( ویس و رامین ) ۶- درست صحیح . ۷- مرتب منظم منتظم مقابل شوریده بدرام . ۸- ( اسم ) جای خواب و آرام . ۹- شادی خوشی : ( ما بشادی همه گوییم که ای رود بموی ما بپدرام همی گوییم ای زیر بنال .) ( فرخی )توسن سرکش پدرام شهر( صفت ) لقبی است که در شاهنامه بایران داده شده بعنی سرزمین خرم و نیکو و فرخنده : ( مهست آن سر افراز پدرام شهر که با داد او زهر شد پای زهر.) ( فردوسی ) پدرام کردن( مصدر ) شاد کردن . پدراندر را بخوانید. معنی پدرام در فرهنگ معین پدرام (پَ یا پِ) (ص مر.) ۱ - آراسته ، نیکو. ۲ - خوش وخرم . ۳ - خجسته ، فرخ . ۴ - همیشه ، پاینده . معنی پدرام در فرهنگ فارسی عمید پدرام۱. خوش و خرم: گل بخندید و باغ شد پدرام / ای خوشا این جهان بدین هنگام (فرخی: ۲۲۷).۲. نیکو و آراسته.۳. فرخ، خجسته.۴. پاینده. پدرام در دانشنامه ویکی پدیا پدرامپدرام یک نام فارسی برای مردان است که معانی زیادی برای آن آمده است.لغتنامه دهخدافرهنگ واژگان فارسی به فارسیآرام، خرّم. آراسته. نیکو. دلگشای. خوشخوشدل. شاد. مبتهج. خرممبارک. فرخ. خجسته. به فال نیک. فرخنده (مقابل شوم)پدرام اردلانیپدرام اردلانی (زاده ۶ اوت ۱۹۸۹) یک بازیکن فوتبال اهل ایران است.تعداد بازی ها و گل ها فقط مربوط به بازی های لیگ داخلی است و آمار به روز شده در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۲.پدرام جواهریپدرام جواهری (زادهٔ ۲۴ مهٔ ۱۹۸۳، تهران، ایران) یک هواشناس ایرانی-آمریکایی است. وی هم اکنون در آتلانتا مستقر است.او یکی از کارشناسان هواشناسی سی ان ان است.جواهری در سال ۱۹۸۳ میلادی (۱۳۶۳) در تهران متولد شد. او توانایی سخن به زبان های انگلیسی، فارسی، و ترکی را داراست. وی در سال ۱۹۹۳ به ردموند، واشینگتن مهاجرت کرد و به مدرسه رفت؛ و علاوه بر دانشگاه ایالتی آریزونا در دانشگاه ایالتی میسیسیپی حضور داشت؛ و در آنجا مشغول به تحصیل روزنامه نگاری و هواشناسی مشغول شد .پدرام سلطانیپدرام سلطانی (متولد ۱۴ مهر ۱۳۴۸) عضو و نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران است. » وی همچنین عضو شورای عمومی فدراسیون جهانی اتاق ها(ICC) و رئیس هیئت مدیره شرکت های پرسال می باشد. سلطانی دانش آموخته دانشگاه تهران و دانشگاه منچستر است.پدرام شریفیپدرام شریفی (زاده ۱۱ مرداد ۱۳۶۶ - تهران) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر اهل ایران است.شبی که ماه کامل شد (۱۳۹۷)سال دوم دانشکده من (۱۳۹۶)کار کثیف (۱۳۹۶)هجوم(۱۳۹۵)سایه (۱۳۹۴)سیانور (بهروز شعیبی۱۳۹۴)متولد ۶۵(۱۳۹۴)بادیگارد (۱۳۹۴)ماهی و گربه(۱ ... پدرام علیزاده را بخوانید. چنانچه، معنی واژه بالا (برگرفته از دانشنامه ویکی پدیا)، نادرست یا مخالف قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی و حذف گردد => [گزارش] پدرام در جدول کلمات پدرامخوش, خرم, خجسته, فرخ ساخته پدرام علیزاده با بازی پور سرخ | شاهرخ شاهی و خاطره اسدیآخرین سرقت دنباله معنی پدرام در جدول پدرام را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران پدرام ثقفی آورنده خبر خوش کیانا آرام.راحت Mahsa خوشدل .. نیکو ... خجسته .. شاد .. شادمان .. مبارک .. فرخنده .. خوشبخت .. آرام.. پدرام خوشدل و شاد شهریار آریابد پدرام : در پارسی پهلوی " پت رام " به معنی بدرود ، جاوید ، به آرامش و دارای دوبخش است : پت = به رام = آرامش . پدرام نیکو و شاداب آترین اسم داییم پدرامه من فکر میکنم پدرام یعنی شاد و آراسته وخوشحال چون داییم همیشه خوشحاله پارسا بهرامی پدرام یعنی کسی که شاده و شادیش رو برای بقیه تقسیم می کنه پدرام به انگیلیسی:Pedram شادی اسم همسرم پدرام خیلی خوشحالم که پدرام به معنی شادی و خوشحالی است و این یکی از وجه اشتراک ماست مهشید پَدرام=پَد رام=به آرامش؛ به معنای رسیدن به آرامش، فرخندگی و شادمانی. mona پدرام یعنی خوش دل ، آرام ،شادوپر نشاط mona پدرام یعنی خوش دل ، آرام ،شادوپر نشاط ابا ملکی پدرام یعنی شاد . اراسته . خوش دل معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها یگانه > برانند الهام حبیبی > requiring رومینا > ادد کردن Mahsa** > pull away رضا زمانی > بالفعل Taha > binoculars Figure > knick knack Figure > trinket نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته پارسا حیدری حمیدرضا دادگر_فریمانمحمدرضا ایوبی صانعFarhooddi darkestarرهگذرA.C.EDark Light فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته پرفروغ تحسین آمیز حسرت آمیز shet نیازموده مرساد گریسته اند قوی رایی