شهرستان نان به غلط نجف آباد نامیده می شود.
نان وشراب.
نان و نکبت.
✍️ پارسا
🙏 درود و ارژ و ادب بر گردانندگان ارژمند �آبادیس� و بر دیگر گرامیان همراه که در بخش "پیشنهاد کاربران� هستند. هنگام، رام و به کام همگان!
در یکی از چامه ها که از چامه پردازان، نمونه آورده شده است، به نادرست یک بند چامه را به فردوسی بزرگ بازبسته است، ولی راستی را که آن بند، یکی از بندهای چامه ی بلند �فرخی سیستانی� است:👇
... [مشاهده متن کامل]
تا بدین شادی و نشاط خوریم
قدحی چند باده از پس نان
👆از فرخی سیستانی است، که دو - سه بند دیگرش چنین است:
این همی گفت 'فرخی' را دوش
زَر بداده ست شاه زر افشان
آن همی گفت 'فرخی' را دی
اسب داده ست خسرو ایران
نوبهاری شکفته بود مرا
که مر آن را نبود بیم خزان. . .
👆این چامه بر آهنگ ( بحر ) "فاعلاتُن - مَفاعِلُن - فَعْ لُن" است که هیچ هماهنگی با آهنگ شاهنامه ی سترگ فردوسی بزرگ که "فَعولُن - فَعولُن - فَعولُن - فَعَل = به نام خداوند جان و خرد" است، ندارد.
😊 به هرروی، لغزشی ناخواسته روی داده است.
❇️ جاویدان ایرانی و ایران. . .
ناُن
نان حتی در چینی هم هست و خیلی ها ریششو چینی میدانند در چینی به ان نان بو میگویند ولی به نظرم ریشه اصلق ان ترکی سومری می باشد
نان کلمه ای چینی هست و هیچ ارتباطی به فارسی یا تورکی ندارد.
واژه نان
معادل ابجد 101
تعداد حروف 3
تلفظ nān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: nān]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی nAn
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین
خوراک، غذا
گیاهی در کردستان میروید به اسم ( بلک ) شیرین بیان؟دانشمندان اعتقاد دارن از جهش ژنتیکی این گیاه بوده که گندم بوجود اومده و جریان انقلاب کشاورزی در هلال حاصلخیزو . . . . . . .
ولی ما نان جو داریم نان گندم داریم نان بلوط داریم تقدم و تاخر هرکدام رو نمیدانم ولی معنی لغوی نان چیه ؟ به نظر من باید در زبان سومری و آشوری یا تمدنهای گذشته باید گشت و پیدا کرد
... [مشاهده متن کامل] نان در ایرانی باستان به نمود نیندا بوده و معنی درست آن افریده ننه و مادر هست به معنی "مادر آفریده" است
در زبان بلوچی با نان ، نگن می گویند. نَگَن . nagan
برکت خداوند
the staff of life
نان به ترکی میشه چورک
گویا آن هنگام که نخستین بار نان فرآوری شد بسیار کمیاب بوده است و خواهان بسیار داشته است و کودکان درخواست آنرا می کرده اند و می شنیدند که نی یا نیست و آنها همان را که نی یا نیست را می خواسته ودوباره باز می گفته اند و نی نی به نان آلش شده است.
لب نون
( لهجه و گویش تهرانی )
کناره نان
نان پشت شیشه مالیدن: سخت ممسک بودن.
نان: در پهلوی با همین ریخت کار برد داشته است. ریخت سغدی آن نَغن بوده است .
( ( برنجید پس هر کسی نان خویش
بورزید و بشناخت سامان خویش. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )
قوت غالب بسیاری از مردم دارای ارزش غذایی فوق العاده زیاد که غالباً از آرد گندم و در مواردی خاص از آرد جو، برنج، نخود، بلوط و نظایر آن ها بصورت خالص یا آمیخته به شکلها و تحت عناوین مختلف تهیه می شود. امروزه هر دو نوع سنتی و صنعتی آن طرفدارانی دارد؛ مهمترین انواع آن بنامهای: لواش، سنگک، بربری و تافتون زینت بخش سفره های مردم می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
نان به ترکی " چؤرَک " گفته می شود. در منطقه خسروشاه آذربایجان نان را از آرد گندم محلی بنام " ساری بوغدا " تهیه می کردند که نان رنگ زرد زیبای خاصی داشت و بوی مطبوع آن از دهها قدمی به مشام می رسید. با اصلاح نژاد گندم به منظور پر محصول شدن آن، گندم بومی " ساری بوغدا " منقرض و جای خود را به نژادهای امروزی داد. هنوز هم گندم مزارع خسروشاه بویژه مزارع بالا دستی مرغوبیت خاصی دارد. در خسروشاه نان را در تنورهای عمودی هیزمی که سوخت آن اغلب چوب بادام یا زردآلو بوده می پختند. به این نانها " اؤو چؤرَگی " = نان خانگی می گفتند که به شکل لواش امروزی ولی چندین برابر آنها بود و 15 عدد آن رانان یک من گندم ( 5 کیلویی تبریز ) حساب می کردند. در کنار " اؤو چؤرَگی " چند قرص نان ضخیم دایره یا بیضی شکل نیز می پختند که به آن " کوکه " گفته می شد. برای خوشایند کودکان نانی به شکل پرنده بنام " قوش " یا به شکل نان باگت های کوچک امروزی بنام " بولی " می پختند. نوع دیگر نان کودکانه " دییرمان " ( آسیاب ) نام داشت. برای درست کردن آن خمیر را با دست به شکل مار در می آوردند، سپس مار خمیری را از دو طرف پیچانده طوری که در آخر انگار دو سنگ آسیاب کنار هم قرار گرفته اند و بعد به دیواره تنور می چسباندند. به خمیرهایی که ریزش کرده و ته تنور می افتاد و می پخت، " کوت " می گفتند که شکل بی قواره ای پیدا می کرد ولی طعم خوبی داشت و قبل از نان اصلی شروع به خوردن آن می کردند. هنوز هم نان بومی خسروشاه کمابش پخت می شود ولی اینکار در تنورهای فردار و باسوخت گاز شهری انجام می شود مگر در روستاهای اطراف که تنورهای هیزمی باز هم در آنها یافت می شود.
ضرب المثل ترکی که کلمه " چؤرَک " ( نان ) در آن بکار رفته : چؤرَگی وئر چؤرَکچی یَه بیریندَه اوسدَلَمه. پختن نار را به نانوا بسپار و برای حقالزحمه اش یک عدد نان نیز اضافه بده. مفهوم: کار را به کاردان بسپارید هر چند دستمزدش زیادتر باشد.
ماده غذایی کاربردی در زندگی
دو نان داشتن : کنایه است از نادار و درویش و کم سرمایه بودن
در همه سفره کآسمان دارد
اجری مملکت دو نان دارد
آسمان در سفره خود دو نان ( خورشید و ماه ) بیشتر ندارد . یعنی نسبت به اجری خوران ممدوح من در سفره کمتر نان دارد و فقیر است.
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۳۵.
درمورد نان
باشه لطفا
نه نان های دیگر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)