مهشم

لغت نامه دهخدا

مهشم. [ م ُ هََش ْ ش ِ ] ( اِخ ) ابن عتبةبن ربیعة، خال معاویه. رجوع به ابوهاشم ( ابن عتبة... ) در ردیف خود شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس