لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
نام قدیم سربازان روس باکلاه پوست بزرگ وقبای بلند
( اسم ) ۱ - فردی از قوم قزاق ۲ - سرباز سواره نظام روسی ( در عهد تزارها و اواخر قاجاریه ) ۳ - سرباز ایرانی که تحت تعلیمات صاحبمنصبان روسی تربیت شده به لباس روسی ملبس بودند ( اواخر قاجاریه ) .
فرهنگ معین
( ~ . ) [ ع . ] (ص . اِ. ) ۱ - ابریشم فروش ، علاقه بند. ۲ - آن که کرم ابریشم را تربیت می کند.
فرهنگ عمید
۲. [منسوخ] نام قدیم سربازان روس که کلاه پوست بزرگ و قبای بلند می پوشیدند.
۳. [منسوخ] سرباز ایرانی که زیر نظر روس ها تعلیم داده می شد.
دانشنامه عمومی
قزاق (شهر). قزاق[ ۱] ( به ترکی آذربایجانی: Qazax ) شهری در شهرستان قزاق کشور جمهوری آذربایجان است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۹۸۹ میلادی، ۱۹٫۰۴۵ نفر و بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی، ۱۹٫۵۰۰ بوده است. [ ۲] [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: قزاق (شهر)
دانشنامه آزاد فارسی
قزاق (تاریخ). قَزّاق (۱)
طبقۀ کشاورز ـ سرباز در اوکراین و چندین ناحیۀ دیگر در امپراتوری سابق روسیه، تا ۱۹۱۸. در ازاء خدمت نظامی به تزارها از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند. نخستین گروهان های قزاق را در قرن ۱۵م، اوکراین به منظور دفاع در برابر تهاجمات ویرانگر تاتارها تشکیل داد. قزاق های اوکراین عمدتاً روس، لهستانی و سِرف های فراری بودند. در قرن ۱۶ در ساحل وسطا و سفلای رود دنپیر و کرانۀ رود دن مستقر شدند و جوامعی خودمختار پدید آوردند و در شورش های قرون ۱۷ و ۱۸ علیه اوکراین و روسیه شرکت کردند. در اواخر قرن ۱۸ به صورت طبقه ای ممتاز در ارتش روسیه ادغام شدند. در قرن ۱۹ دولت روسیه یگان های جدیدی از قزاق ها ایجاد کرد و جمعاً یازده جامعۀ قزاق که با نام محل اسکانشان شناخته می شدند به وجود آمد. بعد از انقلاب بلشویکی، قزاق ها علیه ارتش سرخ جنگیدند (۱۹۱۸ـ۱۹۲۰). مشهورترین جامعۀ قزاق، ساکنان کرانه های رود دُن اند که در قرن ۱۶ جمهوری مستقل قزاق های دن را تأسیس کردند. شهر عمدۀ آن ها نوو چرکاسک بود. این قزاقان شورایی به نام رادا و رئیس منتخبی با عنوان آتامان داشتند. قزاقان دن به سرکردگی استنکا رازین به دلاوری شهره شدند. اینان با تزار هم پیمان بودند، امّا خودمختاری خویش را حفظ می کردند. شورش آن ها به رهبری یوگاچف سبب ازدست رفتن بسیاری از امتیازاتشان شد. در ۱۸۳۵ به صورت کاست نظامی ممتاز در ارتش روسیه درآمدند و در اوایل قرن ۲۰ در سرکوبی انقلابیون نقش اصلی داشتند. بعد از انقلاب بلشویکی دولت نظامی دُن را تأسیس کردند، امّا سرانجام مغلوب شدند. دولت شوروی یگان های قزاق را منحل کرد، امّا در جنگ دوم جهانی باردیگر آن ها را به خدمت گرفت. میخائیل شولوخوف، نویسندۀ مشهور دُن آرام، از میان قزاقان برخاست.
طبقۀ کشاورز ـ سرباز در اوکراین و چندین ناحیۀ دیگر در امپراتوری سابق روسیه، تا ۱۹۱۸. در ازاء خدمت نظامی به تزارها از امتیازات ویژه ای برخوردار بودند. نخستین گروهان های قزاق را در قرن ۱۵م، اوکراین به منظور دفاع در برابر تهاجمات ویرانگر تاتارها تشکیل داد. قزاق های اوکراین عمدتاً روس، لهستانی و سِرف های فراری بودند. در قرن ۱۶ در ساحل وسطا و سفلای رود دنپیر و کرانۀ رود دن مستقر شدند و جوامعی خودمختار پدید آوردند و در شورش های قرون ۱۷ و ۱۸ علیه اوکراین و روسیه شرکت کردند. در اواخر قرن ۱۸ به صورت طبقه ای ممتاز در ارتش روسیه ادغام شدند. در قرن ۱۹ دولت روسیه یگان های جدیدی از قزاق ها ایجاد کرد و جمعاً یازده جامعۀ قزاق که با نام محل اسکانشان شناخته می شدند به وجود آمد. بعد از انقلاب بلشویکی، قزاق ها علیه ارتش سرخ جنگیدند (۱۹۱۸ـ۱۹۲۰). مشهورترین جامعۀ قزاق، ساکنان کرانه های رود دُن اند که در قرن ۱۶ جمهوری مستقل قزاق های دن را تأسیس کردند. شهر عمدۀ آن ها نوو چرکاسک بود. این قزاقان شورایی به نام رادا و رئیس منتخبی با عنوان آتامان داشتند. قزاقان دن به سرکردگی استنکا رازین به دلاوری شهره شدند. اینان با تزار هم پیمان بودند، امّا خودمختاری خویش را حفظ می کردند. شورش آن ها به رهبری یوگاچف سبب ازدست رفتن بسیاری از امتیازاتشان شد. در ۱۸۳۵ به صورت کاست نظامی ممتاز در ارتش روسیه درآمدند و در اوایل قرن ۲۰ در سرکوبی انقلابیون نقش اصلی داشتند. بعد از انقلاب بلشویکی دولت نظامی دُن را تأسیس کردند، امّا سرانجام مغلوب شدند. دولت شوروی یگان های قزاق را منحل کرد، امّا در جنگ دوم جهانی باردیگر آن ها را به خدمت گرفت. میخائیل شولوخوف، نویسندۀ مشهور دُن آرام، از میان قزاقان برخاست.
wikijoo: قزاق_(تاریخ)
قزاق (مردم شناسی). قَزّاق (۲)
قَزّاق
قَزّاق
(در لغت ترکی به معنای بی خانمان، مجرد، حادثه جو، طاغی) قوم ترک آسیای میانه، بازماندۀ اختلاط ترکان و مغولان در قرون اول میلادی. آثار این مردم در خانات ترک قرن ۶م دیده می شود. اینان اتباع دولت اردوی سفید مغولان بودند. این دولت بعدها ضمیمۀ اردوی زرین مغولان روسیه شد. نام قزاق در دورۀ مغولان معمول شد. ظاهراً این نام بر آن دسته از ترکان و ازبکان اطلاق شده بود که در ۱۴۵۰م از پیوستن به ابوالخیرخان، از اعقاب جوجی، پسر چنگیز، خودداری کردند و به قزاق موسوم شدند. قبایل سرزمینی که امروزه قزاقستان نامیده می شود، تا قرن ۱۰ق/۱۶ ازبک خوانده می شدند، اما پس از شکل گیری نخستین گروه های قزاق، این نامگذاری متروک شد. قزاق ها به سه اردوی بزرگ، میانی و کوچک تقسیم می شدند. اردوی بزرگ، زمستان ها را در جنوب دریاچۀ بالخاش و اراضی مشهور به هفت رودخانه و تابستان ها را در دره های تین شان می گذرانیدند. اردوی میانی، زمستان ها را در حوزۀ سفلای سیحون و تابستان ها را در حوزۀ علیای رودخانه ایرتیش و تویل سر می کردند و اردوی کوچک تابستان ها را در دامنه های جنوبی کوه های اورال و زمستان ها را در سواحل شمالی دریای خزر و دریاچۀ آرال می گذرانیدند. اردوی بزرگ/اولوجوز از قبایل دولت، آدبان، سووان، آست، ساروی سین، جلایر، کاناک لی، سیرگلی و اردوی میانی/اورتاجوز از قبایل آرقن، قپچاق، نایمان، کنرات، واک، کری، همگی موسوم به آلتا ارس و اردوی کوچک/کوچوک جوز/کیشی جوز از قبایل علیم اوغلی، بای اوغلی، و یدی رو تشکیل می شود. قزاق ها در قرن ۱۱ق/۱۷م بارها گرفتار حملات اویرات های مغولستان/قلماق ها شدند و برای محافظت از خود ناگزیر به دولت روسیۀ تزاری روی آوردند. اردوی کوچک در ۱۱۴۴ق/۱۷۳۱ و اردوی میانی در ۱۱۵۳ق/۱۷۴۰ و اردوی بزرگ در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲ خود را در حمایت دولت روسیه قرار دادند. ورود مهاجران روسی به قزاقستان و سلب مالکیت ارضی از قزاق ها سبب تیرگی مناسبات آنان شد و شورش هایی را به وجود آورد. دولت روسیه در ۱۲۳۷ق/۱۸۲۲ و ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴ و ۱۲۶۴ق/۱۸۴۸ به ترتیب، خوانین اردوی کوچک و میانی و بزرگ را برکنار کرد و ادارۀ امور قزاقستان را خود به دست گرفت. تثبیت قطعی دیانت اسلام در میان قزاق ها در قرن ۱۳ق/۱۹ و با کمک دولت روسیۀ تزاری میسر شد. قزاق ها در قرون ۹ـ۱۰ق/۱۵ـ ۱۶م با اسلام آشنایی داشتند، اما پایبندی چندانی به آن نشان نمی دادند و به همین بهانه بارها از جانب ازبکان شیبانی در معرض قتل و غارت قرار گرفتند. قزاقان در لشکرکشی های ازبکان شیبانی به ایران و تصرّف مناطقی از خراسان و مازندران شرکت داشتند.قزاقان در عهد شاه سلطان حسین بارها از طریق دریای خزر به سواحل مازندران حمله آوردند و پس از قتل و غارت به قزاقستان بازگشتند. فقدان نسبی ادبیات مکتوب در میان قزاق ها، سبب رشد سریع فرهنگ و ادبیات روس شد. قزاق ها تا حدودی شیفتۀ فرهنگ روسی شدند و نخستین فرهیختگان آنان از طریق فرهنگ روسی سر برآوردند. تعدیات دولت روسیۀ تزاری، مودت قزاق ها و روس ها را دگرگون کرد و سبب دشمنی های فراوان میان آنان شد. قیام همگانی قزاق ها در ۱۹۱۶، بازتاب آن تعدیات بود. دولت شوروی در ۱۹۲۰ کاملاً بر قزاقستان تسلط یافت. در ۱۹۳۶ جمهوری قزاقستان تأسیس شد. پس از فروپاشی دولت اتحاد شوروی، این جمهوری همانند دیگر کشورهای آسیای میانه به یک کشور مستقل تبدیل شد. طبق آخرین سرشماری در دورۀ اتحاد شوروی، تعداد قزاق ها حدود ۷میلیون نفر است که بیش از ۵میلیون نفر آنان در کشور قزاقستان سکونت دارند. نیز← قزاقستان
قَزّاق
قَزّاق
(در لغت ترکی به معنای بی خانمان، مجرد، حادثه جو، طاغی) قوم ترک آسیای میانه، بازماندۀ اختلاط ترکان و مغولان در قرون اول میلادی. آثار این مردم در خانات ترک قرن ۶م دیده می شود. اینان اتباع دولت اردوی سفید مغولان بودند. این دولت بعدها ضمیمۀ اردوی زرین مغولان روسیه شد. نام قزاق در دورۀ مغولان معمول شد. ظاهراً این نام بر آن دسته از ترکان و ازبکان اطلاق شده بود که در ۱۴۵۰م از پیوستن به ابوالخیرخان، از اعقاب جوجی، پسر چنگیز، خودداری کردند و به قزاق موسوم شدند. قبایل سرزمینی که امروزه قزاقستان نامیده می شود، تا قرن ۱۰ق/۱۶ ازبک خوانده می شدند، اما پس از شکل گیری نخستین گروه های قزاق، این نامگذاری متروک شد. قزاق ها به سه اردوی بزرگ، میانی و کوچک تقسیم می شدند. اردوی بزرگ، زمستان ها را در جنوب دریاچۀ بالخاش و اراضی مشهور به هفت رودخانه و تابستان ها را در دره های تین شان می گذرانیدند. اردوی میانی، زمستان ها را در حوزۀ سفلای سیحون و تابستان ها را در حوزۀ علیای رودخانه ایرتیش و تویل سر می کردند و اردوی کوچک تابستان ها را در دامنه های جنوبی کوه های اورال و زمستان ها را در سواحل شمالی دریای خزر و دریاچۀ آرال می گذرانیدند. اردوی بزرگ/اولوجوز از قبایل دولت، آدبان، سووان، آست، ساروی سین، جلایر، کاناک لی، سیرگلی و اردوی میانی/اورتاجوز از قبایل آرقن، قپچاق، نایمان، کنرات، واک، کری، همگی موسوم به آلتا ارس و اردوی کوچک/کوچوک جوز/کیشی جوز از قبایل علیم اوغلی، بای اوغلی، و یدی رو تشکیل می شود. قزاق ها در قرن ۱۱ق/۱۷م بارها گرفتار حملات اویرات های مغولستان/قلماق ها شدند و برای محافظت از خود ناگزیر به دولت روسیۀ تزاری روی آوردند. اردوی کوچک در ۱۱۴۴ق/۱۷۳۱ و اردوی میانی در ۱۱۵۳ق/۱۷۴۰ و اردوی بزرگ در ۱۱۵۵ق/۱۷۴۲ خود را در حمایت دولت روسیه قرار دادند. ورود مهاجران روسی به قزاقستان و سلب مالکیت ارضی از قزاق ها سبب تیرگی مناسبات آنان شد و شورش هایی را به وجود آورد. دولت روسیه در ۱۲۳۷ق/۱۸۲۲ و ۱۲۳۹ق/۱۸۲۴ و ۱۲۶۴ق/۱۸۴۸ به ترتیب، خوانین اردوی کوچک و میانی و بزرگ را برکنار کرد و ادارۀ امور قزاقستان را خود به دست گرفت. تثبیت قطعی دیانت اسلام در میان قزاق ها در قرن ۱۳ق/۱۹ و با کمک دولت روسیۀ تزاری میسر شد. قزاق ها در قرون ۹ـ۱۰ق/۱۵ـ ۱۶م با اسلام آشنایی داشتند، اما پایبندی چندانی به آن نشان نمی دادند و به همین بهانه بارها از جانب ازبکان شیبانی در معرض قتل و غارت قرار گرفتند. قزاقان در لشکرکشی های ازبکان شیبانی به ایران و تصرّف مناطقی از خراسان و مازندران شرکت داشتند.قزاقان در عهد شاه سلطان حسین بارها از طریق دریای خزر به سواحل مازندران حمله آوردند و پس از قتل و غارت به قزاقستان بازگشتند. فقدان نسبی ادبیات مکتوب در میان قزاق ها، سبب رشد سریع فرهنگ و ادبیات روس شد. قزاق ها تا حدودی شیفتۀ فرهنگ روسی شدند و نخستین فرهیختگان آنان از طریق فرهنگ روسی سر برآوردند. تعدیات دولت روسیۀ تزاری، مودت قزاق ها و روس ها را دگرگون کرد و سبب دشمنی های فراوان میان آنان شد. قیام همگانی قزاق ها در ۱۹۱۶، بازتاب آن تعدیات بود. دولت شوروی در ۱۹۲۰ کاملاً بر قزاقستان تسلط یافت. در ۱۹۳۶ جمهوری قزاقستان تأسیس شد. پس از فروپاشی دولت اتحاد شوروی، این جمهوری همانند دیگر کشورهای آسیای میانه به یک کشور مستقل تبدیل شد. طبق آخرین سرشماری در دورۀ اتحاد شوروی، تعداد قزاق ها حدود ۷میلیون نفر است که بیش از ۵میلیون نفر آنان در کشور قزاقستان سکونت دارند. نیز← قزاقستان
wikijoo: قزاق_(مردم_شناسی)
جدول کلمات
مترادف ها
قزاق
پیشنهاد کاربران
کزاک یا قزاق در ترکی معنی ککچرو دارد
اوزبک نیز در ترکی معنی خودمختار دارد
اویغور در ترکی یعنی خودکفا
اوزبک نیز در ترکی معنی خودمختار دارد
اویغور در ترکی یعنی خودکفا
قزاق ازدوکلمه تشکیل یافته: قزا= مفرد آن قز ، به معنی جاده ها، و ( ( ق= به معنی واقع شدن ومستقر شدن در یک موقعیت مکانی مثلا درراههای مواصلاتی ) ) و بطور مجازی قزاق = نیروی پیاده شاغل درپاسگاه ها وژاندارمری
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
که کار نیروی انتظامی وراهنمایی ورانندگی وشهربانی وجاده بانی را بطور مشترک انجام می دادو بطور خلاصه وامروزی قزاق یعنینیروی نظامی مرزبانی وکنترل کننده جاده ها وخیابانهای داخل کشور. مامور نظامی دولت. یادآوری آنکه قزاق جزء نیروی نظامی ارتش محسوب نمی شود گرچه درقدیم نیروی نظامی یکپارچه بود ولی وظیفه یک قزاق پایش مردم وجاده ها بصورت درون کشوریست گرچه در خیلی قدیم نیروی انتظامی زیرمجموعه ارتش بود و مستقل نبود.
شرایط نا خوشایند، وضعیت بحرانی
[قَ ززا]: نام واحدی نظامی در روسیه تزاری است. ناصرالدین شاه در سفری به فرنگ تحت تأثیر نظم و توانمندیهای قزاقها قرار میگیرد و از روسها درخواست می کند که چنین واحدی را در ایران نیز به راه بیندازند. بدین
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ترتیب سازمان قزاق در ایران در سال 1296 هجری قمری تحت نظارت روسها و با استفاده از نیروی سواران قفقازی تبار مهاجر تأسیس میگردد.