فرگام

پیشنهاد کاربران

درود بر کاربر /ب. الف. بزرگمهر/. بله، می توان از واژه "فرجام" بن واژه "فرجامیدن" ( در اینجا یدن برابر کردن، گرفتن می تواند باشد ) را ساخت که برابر خوبی "نتیجه گیری، استدلال" است.
یک پرسشی برایم پیش آمده و آن هم این است که فرگام چگونه برابر فرجام است و اگر پاسخ دهید سپاسگزارم؟ ( ساختارش چیست )
...
[مشاهده متن کامل]

ولی خب شاید بتوان فرگام را برابر خوش گام/قدم نیز گرفت. برای نمونه واژه "فرنام" از دو بخش "فر" و "نام" ساخته شده است به چم ( =معنی ) "خوش نام".
ولی شاید بتوان آن را "فرجام" نیز گرفت ( نمیدانم! )
بدرود!

کاربرد واژه ی زیبای پارسی: �فرگام� ( همانا �فرجام� ) را بجای واژه ی از ریشه عربی: �نتیجه� و نیز �فرگامیدن� ( فرجامیدن ) را بجای �نتیجه گرفتن� ( نتیجه گیری ) پیشنهاد می کنم. در �واژه نامه ( اینترنتی ) دهخدا�، کاربری، واژه ی �فرگام� را به آرشِ �فرخنده پی�، �دارای قدم نیک� و �خوش قدم� آورده که از دید من، چندان درست نیست:
...
[مشاهده متن کامل]

پیشوند �فَر� همراه با واژه هایی چون �آورد�، �گشت� به آمیخته واژه های ساخته شده، آرشی تازه و پویاتر، چون �فرآورد� ( یا �فرآورده� ) و �فرگشت� ( تکامل ) می دهد. همتراز این پیشوند در شاخه ی بنیادین بخش بزرگی از زبان های اروپاییِ ریشه گرفته از آلمانی کهن ( ژرمن، گِرمان یا خِرمان ) ، واژه ی �فِر� ( �ver� ) است که به عنوان پیشوند، همان نقشی را در ساختن واژه های تازه بر دوش دارد که پیشوند �فَر� در زبان پارسی باستان بر دوش داشته و نشانه هایی از آن، خوشبختانه هنوز در پارسی کنونی برجای مانده است. به عنوان نمونه از پیوستن این پیشوند با ریشه ی واژه ی اندیشیدن ( �denken� ) در زمان گذشته ی آن ( dacht ) واژه ی �verdacht� یا به آرش �گمانِ بیجا یا ناجور� ( سوء ظن ) ساخته می شود.
نیک که بنگرید، نه تنها شیوه ی ساختن واژه های تازه از پیشوند و پسوند و چگونگی آرشی نو بخشیدن به آن، در شاخه ی بزرگ زبان های اروپایی با پارسی باستان یکی است که این واژه ها از ریشه ی زمان گذشته فعل ها ساخته شده و می شوند: �گشت� و �آورد� در نمونه های بالا از زبان پارسی و �dacht� از �denken� که نشانه ای روشن از همریشه بودن پارسی با هر پنج شاخه ی بنیادین زبان های اروپایی است و همه ی آن ها برخلاف آموزش های دانشگاهی ریشه گرفته از باخترزمین در کشور خودمان با نشانه های نیرومند انگاره ی چرندِ �مرکزگرایی اروپا� ( �Eurocentrism� ) که در دوره ی استعمار کهن خلق های آسیا و آفریقا، سازگار با انگاره های نژادپرستانه و بهره کشانه ی آن هنگام ساخته و پرداخته شده از زبان به خاک سپرده شده ی �سانسکریت� در هند ریشه گرفته، گسترش و دگرش یافته اند. رد همین واژه ی �فَر� را اگر دنبال کنیم به واژه ی �پر� هندی کهن می رسیم.
درباره ی همپیوندی های زبانی شاخه ی نامیده شده با برنام �زبان های هند و اروپایی� ( �Indo - European languages� ) یا باریک بینانه تر: �هند و گرمانیک� ( �Indo - Germanic languages� ) ، جُستارهای روشنگر و سودمند دیگری نیز هست . . .

ب. الف. بزرگمهر ۱۲ آذر ماه ۱۳۹۳
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/12/blog - post_81. html

فرخنده پی , دارای قدم نیک, خوش قدم

بپرس