فردی
یکان یکان
شیرازی . نامش صفربیک و مردی سیاح درویش منش و قلندر مشرب بوده است .
[individualization] [جامعه شناسی] وضعیتی که نتیجۀ فرایند فردی کردن است
[individualized] [جامعه شناسی] ویژگی گروه اجتماعی یا پدیده ای که در آن فرایند فردی کردن رخ داده است
[individualization] [جامعه شناسی] وضعیتی که نتیجۀ فرایند فردی شدن است
[individualization] [جامعه شناسی] فرایندی که در آن افراد جامعه با مرزهایی مشخص از یکدیگر متمایز می شوند و هریک حقوق و مسئولیت های خود را می یابد
[individualized] [جامعه شناسی] ویژگی جامعه یا پدیده ای که فرایند فردی شدن را طی کرده است
دهی است از دهستان منگره بخش الوار گرم سیری شهرستان خرم آباد .
[individualization] [جامعه شناسی] فرایندی که در آن تلاش می شود اعضای گروهی اجتماعی با مرزهایی مشخص و در قالب افراد از یکدیگر متمایز شوند و هریک حقوق و مزایای خود را داشته باشد
[individualized educational plan] [شنوایی شناسی] برنامۀ اجباری دولت برای آموزش کودکان توان خواه باتوجه به ویژگی های فردی آنها
اختـ . باف IEP
[interpersonal determinant] [اعتیاد] هریک از عوامل تسریع کنندۀ بازگشت که مستلزم حضور فرد دیگر است و شامل تعارض بینِ فردی مس ...