عکاسی
/~akkAsi/
برابر پارسی: فرتورخانه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- فن عکاسی ؛ عکس برداری. ( فرهنگ فارسی معین ) : آقا رضای پیشخدمت حضور همایون چون در فن عکاسی به درجه کمال رسیده به لقب عکاس باشی سرافراز گردید. ( مرآةالبلدان ج 1 ص 20 ). و رجوع به عکس برداری شود.
|| ( اِ مرکب ) مغازه عکاسی. ( فرهنگ فارسی معین ). عکاسخانه. و رجوع به عکاسخانه شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
عکاسی یا فَرتورنِگاری یا فُتوگِرافی ( به انگلیسی: Photography ) در واژه به معنای روش عکاسی و عکسبرداری است و همچنین به عمل و شغل عکاس نیز گفته می شود. این هنر در اکثر زبان های جهان فتوگرافی خوانده می شود که ترکیبی از دو واژهٔ یونانی فتو به معنی نور و گرافی به معنی ثبت یا نگارش است. بنابراین، فتوگرافی به معنای نقش کردن با نور است.
عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می شود: نخست، به دست آوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو ( فیلم ) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.
در این فرایند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث می شود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور ( نقره کلرید یا گیرنده ) تأثیرگذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.
عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ به عنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، به شکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد. عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشده است، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینه های مختلف و اکتشافات و نوآوری های آنان در طول تاریخ است و سال ها پیش از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته است اما نخستین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیِپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایش هایی را بر ترکیبات نقره براساس یافته های یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند.
تئوری عکس رنگی سه رنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده است. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگ های اولیه حساس بود و توانست نخستین عکس رنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.
جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبه ای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپ شدهٔ عکس را پرینت می کردند و عکس گرفته شده یک دقیقه بعد و در مدل های جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.





عکاسی یعنی ثبت و ایجاد یک تصویر؛ که در دو مرحله انجام می شود: نخست، به دست آوردن تصویر به وسیلهٔ دوربین و ثبت آن روی نگاتیو ( فیلم ) یا گیرنده تصویر الکترونیکی و دوم، ظاهر کردن تصویر مخفی حاصل از دوربین عکاسی و پایدارکردن آن.
در این فرایند، دریافت و ثبت نور بر روی یک سطح حساس به نور، مانند نگاتیو یا گیرنده تصویر، باعث می شود الگوهای نوری بازتابیده شده یا ساطع شده از اشیاء بر روی سطح حساس به نور ( نقره کلرید یا گیرنده ) تأثیرگذارد و باعث ثبت تصاویر گردد.
عکاسی دارای سه جنبهٔ علمی، صنعتی و هنری است؛ به عنوان یک پدیدهٔ علمی متولد شد، به شکل یک صنعت گسترش یافت و به عنوان هنر تثبیت شد. عکاسی توسط یک فرد کشف و تکمیل نشده است، بلکه نتیجهٔ تلاش بسیاری از افراد در زمینه های مختلف و اکتشافات و نوآوری های آنان در طول تاریخ است و سال ها پیش از اختراع عکاسی، اساس کار دوربین عکاسی وجود داشته است اما نخستین تصویر لیتوگرافی نوری در سال ۱۸۲۲ میلادی توسط مخترع فرانسوی، ژوزف نیسه فور نیِپس تولید شد و پس از آن توانست عکسی دائمی از طبیعت به نام اصطبل و کبوترخانه را خلق کند. او با همکاری لوئی داگر، آزمایش هایی را بر ترکیبات نقره براساس یافته های یوهان هاینریش شولتز انجام دادند و داگر در سال ۱۸۳۷ توانست روش داگرئوتایپ را اختراع کند.
تئوری عکس رنگی سه رنگ، توسط جیمز کلرک ماکسول در سال ۱۸۵۵ پیشنهاد شده بود. برپایهٔ نظریهٔ او، نور مرئی از سه رنگ اساسی قرمز، سبز و آبی، تشکیل شده است. پس فیلمی از سه لایه ساخت که هر لایهٔ آن نسبت به یکی از سه رنگ های اولیه حساس بود و توانست نخستین عکس رنگی را در سال ۱۸۶۱ به ثبت برساند.
جورج ایستمن در سال ۱۸۸۴ میلادی فیلم رول را که فیلمی از جنس پلاستیک آغشته به امولسیون ژلاتینی است را ابداع کرد و با ساخت دوربین جعبه ای در سال ۱۸۸۸، عکاسی را برای مردم عادی مقرون به صرفه نمود و تحول مهمی در عکاسی ایجاد کرد. ادوین لند نوعی دوربین آنالوگ ظهور فیلم فوری موسوم به دوربین پولاروید را اختراع کرد که بلافاصله پس از عکسبرداری، نسخهٔ چاپ شدهٔ عکس را پرینت می کردند و عکس گرفته شده یک دقیقه بعد و در مدل های جدیدتر تا چند ثانیه بعد، قابل رویت بود.






wiki: عکاسی
عکاسی (فیلم). «عکاسی» ( مجاری: Fotográfia ) یک فیلم است که در سال ۱۹۷۳ منتشر شد.
گزارش تخلف یا اشتباه در معنیwiki: عکاسی (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
عَکاسی (photography)
عَکاسی
فرآیندی برای ایجاد تصویری پایدار بر روی مادۀ حساس به نور، با استفاده از گونه های مختلفی از انرژی تابشی، همچون نور مرئی، فرابنفش، فروسرخ، اشعۀ ایکس، تابش های اتمی، و تابه های الکترونی. عکاسی در قرن ۱۹ اختراع شد. لوئی داگر در فرانسه، و فاکس تالبوت در انگلستان، پیشگامان این پدیده بودند. عکاسی رنگی در اوایل قرن ۲۰ ابداع شد. رایج ترین فرآیند عکاسی، بر اصلِ حساسیّتِ ترکیبات معیّن نقره (هالیدها) نسبت به نور مبتنی است. فیلم عکاسی با این ترکیبات اندود می شود و در داخل دوربین در معرض تابش نور قرار می گیرد. تصویر یا عکس صحنۀ مقابلِ دوربین بر روی فیلم ایجاد می شود، زیرا هالیدهای نقره در قسمت هایی که نور بدان می تابد واکنش نشان می دهند، و در جاهایی که نور نمی تابد، بدون واکنش می مانند. تصویر مرئی طی فرآیند ظهور حاصل، و با استفاده از داروی ثبوت پایدار می شود، و سرانجام به روی کاغذ منتقل می گردد. در دوربین فیلم برداری، تصاویر متعدد با سرعتی معیّن روی رشتۀ بلندتر فیلم ثبت می شوند، و پس از ظهور با استفاده از پروژکتور، با همان سرعتِ فیلم برداری شده، بر روی پرده افکنده می شود تا تصویری متحرک ایجاد گردد. سالانه حدود ۶۰میلیارد عکس در جهان گرفته می شود (۱۹۹۵) که فقط سه درصد از آن ها مجدداً چاپ می گردد. عکاسی در اوایل ورود به ایران، «عمل عکس» خوانده می شد.
عَکاسی
فرآیندی برای ایجاد تصویری پایدار بر روی مادۀ حساس به نور، با استفاده از گونه های مختلفی از انرژی تابشی، همچون نور مرئی، فرابنفش، فروسرخ، اشعۀ ایکس، تابش های اتمی، و تابه های الکترونی. عکاسی در قرن ۱۹ اختراع شد. لوئی داگر در فرانسه، و فاکس تالبوت در انگلستان، پیشگامان این پدیده بودند. عکاسی رنگی در اوایل قرن ۲۰ ابداع شد. رایج ترین فرآیند عکاسی، بر اصلِ حساسیّتِ ترکیبات معیّن نقره (هالیدها) نسبت به نور مبتنی است. فیلم عکاسی با این ترکیبات اندود می شود و در داخل دوربین در معرض تابش نور قرار می گیرد. تصویر یا عکس صحنۀ مقابلِ دوربین بر روی فیلم ایجاد می شود، زیرا هالیدهای نقره در قسمت هایی که نور بدان می تابد واکنش نشان می دهند، و در جاهایی که نور نمی تابد، بدون واکنش می مانند. تصویر مرئی طی فرآیند ظهور حاصل، و با استفاده از داروی ثبوت پایدار می شود، و سرانجام به روی کاغذ منتقل می گردد. در دوربین فیلم برداری، تصاویر متعدد با سرعتی معیّن روی رشتۀ بلندتر فیلم ثبت می شوند، و پس از ظهور با استفاده از پروژکتور، با همان سرعتِ فیلم برداری شده، بر روی پرده افکنده می شود تا تصویری متحرک ایجاد گردد. سالانه حدود ۶۰میلیارد عکس در جهان گرفته می شود (۱۹۹۵) که فقط سه درصد از آن ها مجدداً چاپ می گردد. عکاسی در اوایل ورود به ایران، «عمل عکس» خوانده می شد.
wikijoo: عکاسی
نقل قول ها
سخنان دربارع عکاسی، عکس و دوربین عکاسیس.
• «یک دوربین عکاسی، تنها چیزی است که یک فرد برای عکاسی به آن احتیاج دارد. وسیله ای که این روزها در اختیار همه قرار دارد. اما آنچه که از خود این وسیله مهم تر است و سبب می شود، عکسی به یک شاهکار در تاریخ عکاسی مبدل شود، خلاقیت است.» -> نیوشا توکلیان
• «یک عکس خوب تنها رویداد را نشان نمی دهد، علل وقوع آنرا نیز در خود دارد ویا لااقل به گونه ایست که بیننده را به جستجوی آن وامی دارد. از همین روست که عکاس باید حالات و انگیزه های سوژهٔ خویش را تا آنجا که ممکن است بدرستی درک کند و «شریک غم و شادی» او گردد تا شاید بتواند آنرا چنان که هست بنماید.» -> رضا دقتی
• «هر کسی به نقاشی ها اطمینان ندارد، ولی مردم عکس ها را باور می کنند.». -> انسل آدامز
• «برای گرفتن عکسی خوب، باید بدانی که کجا بایستی.» -> انسل آدامز
• «هنگام عکاسی، فقط یک منظره را ثبت نمی کنید، بلکه آن را خلق می کنید.» -> انسل آدامز
• «عکس خوب عکسی است که احساسات را به عمیق ترین شکل دربارهٔ چیزی که از آن عکس گرفته می شود بیان کند.» -> انسل آدامز
• «عکاسی، به عنوان رسانه ای قوی از بیان و ارتباطات، گستره ای نامحدود از ادراک، تفسیر و اجرا ارائه می دهد.» -> انسل آدامز
• «عکس مانند امضاست و مسئولیت دارد. استفاده از دوربین نوعی تجاوز به حریم دیگری است و وقتی دوربین را بسوی کسی می گیری، داشتن اجازه آن فرد، حداقل کاری است که باید انجام دهیم. من از لنز کوتاه ۵۰ میلیمتری استفاده می کنم و با سوژه گفتگو و ارتباط دارم. با او حرف می زنم و سعی می کنم زندگی و احساساتش را بشناسم. چیزی حس می کنم و آن غریزه و میل درونی است و می پرسم می توانم عکسی بگیرم؟ آنچه که او با کلمه ها نمی تواند بیان کند، برای من جالب است و سعی می کنم آن را با انحنا و نور زنده کنم» -> نیکوس آلیگاس
• «هیچ گاه و در هیچ شرایطی از عکس گرفتن دست نکشید. ما عکاسان، لحظات گران بها و جادویی زندگی، خاطرات و زیبایی های طبیعت را ثبت می کنیم.» -> هنری دلال
• «من همیشه احساس کرده ام که عکاسی به نوعی ابزار دموکراسی است.» -> بروس وبر
• «زمانی که سوژه ای ذهنم را به خود مشغول می کند و دربارهٔ آن فکر می کنم، نمی توانم آن فکر را به هیچ دلیلی رها کنم، مگر آنکه به نتیجه اش برسانم.»• «هیچ سوژه ای نمی تواند منحصر به شخص خاصی باشد یا چون کسی روی آن کار کرده است، مانعی برای پرداختن دیگران باشد یا باعث نگرانی.»• «من عکاسم و دلم می خواهد هر بار نگاهی تازه به سوژه هایم داشته باشم و در این میان خودم را در هیچ شکلی محدود نمی کنم. در واقع هر چه به ذهنم برسد و فکر کنم که خوب است، انجامش خواهم داد.»• «دغدغه من نه عکاسی اجتماعی است و نه طبیعت و نه هیچ نوع عکاسی دیگری. دغدغه من عکاسی است و هیچ نوعی را به دیگری ترجیح نمی دهم؛ چون به نظرم در هر رشته عکاسی می توان کار خلاقانه انجام داد و نتیجه خوبی گرفت.» «در مصاحبه با روزنامهٔ شرق»؛ چاپ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳/ ۴ بهمن ۱۳۹۱ -> مریم زندی
• «یک دوربین عکاسی، تنها چیزی است که یک فرد برای عکاسی به آن احتیاج دارد. وسیله ای که این روزها در اختیار همه قرار دارد. اما آنچه که از خود این وسیله مهم تر است و سبب می شود، عکسی به یک شاهکار در تاریخ عکاسی مبدل شود، خلاقیت است.» -> نیوشا توکلیان
• «یک عکس خوب تنها رویداد را نشان نمی دهد، علل وقوع آنرا نیز در خود دارد ویا لااقل به گونه ایست که بیننده را به جستجوی آن وامی دارد. از همین روست که عکاس باید حالات و انگیزه های سوژهٔ خویش را تا آنجا که ممکن است بدرستی درک کند و «شریک غم و شادی» او گردد تا شاید بتواند آنرا چنان که هست بنماید.» -> رضا دقتی
• «هر کسی به نقاشی ها اطمینان ندارد، ولی مردم عکس ها را باور می کنند.». -> انسل آدامز
• «برای گرفتن عکسی خوب، باید بدانی که کجا بایستی.» -> انسل آدامز
• «هنگام عکاسی، فقط یک منظره را ثبت نمی کنید، بلکه آن را خلق می کنید.» -> انسل آدامز
• «عکس خوب عکسی است که احساسات را به عمیق ترین شکل دربارهٔ چیزی که از آن عکس گرفته می شود بیان کند.» -> انسل آدامز
• «عکاسی، به عنوان رسانه ای قوی از بیان و ارتباطات، گستره ای نامحدود از ادراک، تفسیر و اجرا ارائه می دهد.» -> انسل آدامز
• «عکس مانند امضاست و مسئولیت دارد. استفاده از دوربین نوعی تجاوز به حریم دیگری است و وقتی دوربین را بسوی کسی می گیری، داشتن اجازه آن فرد، حداقل کاری است که باید انجام دهیم. من از لنز کوتاه ۵۰ میلیمتری استفاده می کنم و با سوژه گفتگو و ارتباط دارم. با او حرف می زنم و سعی می کنم زندگی و احساساتش را بشناسم. چیزی حس می کنم و آن غریزه و میل درونی است و می پرسم می توانم عکسی بگیرم؟ آنچه که او با کلمه ها نمی تواند بیان کند، برای من جالب است و سعی می کنم آن را با انحنا و نور زنده کنم» -> نیکوس آلیگاس
• «هیچ گاه و در هیچ شرایطی از عکس گرفتن دست نکشید. ما عکاسان، لحظات گران بها و جادویی زندگی، خاطرات و زیبایی های طبیعت را ثبت می کنیم.» -> هنری دلال
• «من همیشه احساس کرده ام که عکاسی به نوعی ابزار دموکراسی است.» -> بروس وبر
• «زمانی که سوژه ای ذهنم را به خود مشغول می کند و دربارهٔ آن فکر می کنم، نمی توانم آن فکر را به هیچ دلیلی رها کنم، مگر آنکه به نتیجه اش برسانم.»• «هیچ سوژه ای نمی تواند منحصر به شخص خاصی باشد یا چون کسی روی آن کار کرده است، مانعی برای پرداختن دیگران باشد یا باعث نگرانی.»• «من عکاسم و دلم می خواهد هر بار نگاهی تازه به سوژه هایم داشته باشم و در این میان خودم را در هیچ شکلی محدود نمی کنم. در واقع هر چه به ذهنم برسد و فکر کنم که خوب است، انجامش خواهم داد.»• «دغدغه من نه عکاسی اجتماعی است و نه طبیعت و نه هیچ نوع عکاسی دیگری. دغدغه من عکاسی است و هیچ نوعی را به دیگری ترجیح نمی دهم؛ چون به نظرم در هر رشته عکاسی می توان کار خلاقانه انجام داد و نتیجه خوبی گرفت.» «در مصاحبه با روزنامهٔ شرق»؛ چاپ ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳/ ۴ بهمن ۱۳۹۱ -> مریم زندی
wikiquote: عکاسی
مترادف ها
عکاسی، عکسبرداری، لوازم عکاسی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
عکاسی:چهره برداری، نگاربرداری، رخ برداری، فرتوربرداری
عکاسخانه:فرتور خانه، نگارخانه
عکاسخانه:فرتور خانه، نگارخانه
🇮🇷 واژه ی برنهاده: فرتورگری 🇮🇷
بکار بردن واژه پارسی پرتونگاری بجای واژه عربی عکاسی زیباتر ست
مطالب عکاسی
( = جای عکس گرفتن ) عکاس واژه ای عربی و «ی» پسوند پارسی است؛ و پارسی عکاسی اینهاست:
ناتیاد ( ناتیا ( از سنسکریت: ناتیَ= عکس + «اد» )
آلیگاه ( آلیگ از سنسکریت: آلیکْه= عکس + «گاه» )
«اد» پسوند گِواک ( = مکان ) در پارسی است. مانند چَک = سر + اد= چکاد: نوک، قله، ستیغ
... [مشاهده متن کامل]
«گاه» نیز پسوند گواک است که گ در آلیگ با گ در «گاه» یکی شده است.
ناتیاد ( ناتیا ( از سنسکریت: ناتیَ= عکس + «اد» )
آلیگاه ( آلیگ از سنسکریت: آلیکْه= عکس + «گاه» )
«اد» پسوند گِواک ( = مکان ) در پارسی است. مانند چَک = سر + اد= چکاد: نوک، قله، ستیغ
... [مشاهده متن کامل]
«گاه» نیز پسوند گواک است که گ در آلیگ با گ در «گاه» یکی شده است.