devoutness (اسم)
پارسایی ، عبادت
service (اسم)
لوازم ، کمک ، کار ، یاری ، سابقه ، وظیفه ، خدمت ، بنگاه ، تشریفات ، عبادت ، استخدام ، اثاثه ، سرویس ، نوکری ، زاوری ، درخت سنجد ، یک دست ظروف ، نظام وظیفه
worship (اسم)
ستایش ، پرستش ، ستایشگری ، سجود ، عبادت
ministration (اسم)
خدمت ، اداره ، عبادت ، اجراء ، وزارت ، تهیه
meditation (اسم)
اندیشه ، خیال ، مراقبت ، تفکر ، تعمق ، عبادت
devotionalism (اسم)
عبادت
godliness (اسم)
عبادت
officiation (اسم)
عبادت