سمعمع. [ س َ م َم َ ] ( ع ص ) خرد سر و ریش. || مرد زیرک و سبک شتاب ، و گرگ را نیز بدان توصیف کنند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || زنی که در حضور ترشرویی نماید و چین به ابرو باشد و در غیبت بانگ و فریاد کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مردم درازبالا باریک تن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).