94 1615 100 1 ساوالان معنی اسم ساوالان اسم: ساوالاننوع: دخترانه و پسرانهریشه اسم: ترکیمعنی: (تلفظ: sāvālān) نام دهی در صوفیان شبستر - سبلاناسم های مشابه مانند ساوان، ساورا و ساورینا را هم بخوانید. معنی ساوالان در لغت نامه دهخدا ساوالان. (اِخ ) دهی است جزء دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز. در 17 هزارگزی جنوب خاوری شبستر و 2 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به مرند و یک هزارگزی راه آهن جلفا واقع شده است. هوای آن معتدل و دارای 802 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).ساوان را بخوانید. معنی ساوالان به فارسی ساوالاندهی است جزئ دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز ساوانا را بخوانید. ساوالان را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران یاسمین نام ترکی کوه سبلان عیسی کوه سبلان در زبان ترکان ایران �ساوالان� خوانده میشود، واژهٔ ساو در ترکی به معنی سخن الهی وحی است مثل ساوجی به معنای پیامبر آلان به معنی گرفتن است و ساو الان مکانی است که وحی بر زرتشت رسیده است عشایر و بومیان منطقه، این معنا را برای ساوالان منطقی می دانند. و حتی بومیان منطقه به این کوه قسم می خورند که موید بار مذهبی آن است. امید در کوه ساوالان صدا اکو نمیشود وبومی ها به ساوالان سس آلان میگویندیعنی گیرنده صدا ، سس در ترکی به معنی صدا و آلان به معنی گیرنده می باشد. بهراد ساوالان ترکی از سهولان کوردی اومده سهول: یخ ان(پسوند جمع ) کاظمی اقتدار و قدرت و عظمت آزربایجان شاهر ساو دو معنی دارد یکی صدا و دیگری طلای خالص که در گذشته بعنوان باج و خراج به پادشاهان پرداخت میشد ،آلان هم به معنی گیرنده است . ساوالان : آنهایی که رفته اند میدانند که این کوه شاید تنها کوهی است که صدا را پژواک نمیکند و برعکس سکوت عجیبی در آن نهفته است، همانطور که آهن ربا آهن را جذب میکند این کوه هم صدا را جذب و خاموش میماند. پس وجه تسمیه این نام میتواند همین باشد از طرف دیگر در مشکین شهر و مناطق اطراف آن از این کوه با نام سولطان ساوالان (سلطان) و خان ساوالان یاد میکنند که با در نظرگرفتن این مسئله معنی باج گیرنده هم بی ربط نیست چون شکوهی دارد که گویی کوههای اطراف (هرم و کسری : دو کوه چسبیده به ساولان) تسلیم شکوه و زیبایی ساوالان شدهاند که با توجه به اینکه این سه کوه عظیم کنار هم هستند اما فقط نام ساوالان شنیده میشود از این نظر هم برتری خود را به رخ میکشد. البته از موضوع قداست این کوه هم نباید بسادگی عبور کرد چیزی که باعث شده مردم منطقه بااین کوه قسم یاد کنند مطمئناً بیربط با حضرت زرتشت نیست چرا که تا بوده از این کوه بعنوان زادگاه ایشان نام میبرند. با تشکر پیام احمدی با سلام در ارتباط با کلمه سبلان با ید ابتدا به تاریخ آن منطقه نگریست تا بتوان کار را آسان نمود. با توجه با اسناد تاریخی اشعار کتابها و سفرنامه ها و مورخین اروپایی ، شدادیان نام خاندانی کرد از اران ارمنستان که در فاصله سالهای ۳۴۰ تا ۴۸۰ هجری قمری در نواحی باکو، گنجه و بردع حکومت کرده اند. نام برخی از شخصیتهای مهم آنها لشکری، فضلون و ابوالاسوار شاوور، در اشعار و منابع تاریخی آمده است. شدادیان در جنگهای اسلام با روم، طوایف گرجی و ارمنی نقش برجستهای داشته اند و روادیان (۹۵۵–۱۰۷۱)دودمانی کرد تبار بوده اند که بر تبریز، آذربایجان و مُکریان در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم میلادی حکومت میکردند. بازماندگان آنها در نیمهٔ دوم قرن دهم و بیشتر قرن یازدهم میلادی بر مُکریان و آذربایجان و بخشهایی از ارمنستان حکومت میکردند. مرکزیت تبریز و مراغه حکومت آنها بود.از اینروی محتمل است که اسامی مناطق و نام جای های مهم و بزرگ برای مردم< از طرف این حکومت ها تعیین شده باشد. چون بر اساس دانشنامه ایرانیکا و دانشنامه رشد و تاریخ ابن خلکان و تاریخ دانشنامه جهان اسلام جلد اولش وهمچنین تاریخ شرفنامه بدلیسی امیر شرفخان بدلیسی و به علاوه کتاب پروفسورمینورسکی و ده ها کتاب دیگر به عربی و انگلیسی مرجع، چنین دریافت می شود این دو سلسله کرد یعنی شدادیان و روادیان که مرکزیت حکومت آنها تبریز و مراغه و مناطق باکوی امروزی و اطراف ان گنجه و .. بوده است/ پس از این دید می توان به این واژه هم اشاره داشته باشیم : چون این کوه به شدت کاملا با یخ و برف بیشتر فصل ها پوشیده شده است، بعید نیست که کلمه سهولان را برایش انتخاب کرده باشند. سهول در زبان کردی ، با نوشتار ( سه هول ) و لاتین sehol فقط به معنای یخ و سهولان به معنای یخبندان کامل استفاده می شود/ نکته مهم اینکه این واژه فقط در اردبیل نیست بلکه در ایلام هست. در مهاباد اسم یک غار است که یخ های آن مشهور است.. در کردستان و مریوان هم اسم 2کوه و هم اسم روستایی مرتفع است با دسترسی سخت/ در مناطق کردستان عراق وبه خصوص کردستان ترکیه که مناطقی با بارش برف و به تبع یخبندان زیاد دارد ،هم به وفور یافت می شود. / در این مورد با جستجوی در منابع اینترنتی و سایتهای معتبرعلمی می توان به صحت این موضوعات پی برد/ چون قطعا زبان شناسی و ریشه یابی (نام جای ها) خود یک رشته علمی است که فقط در مقطع دکترا ارائه می گردد./ و از این جهت حدس و گمان و.... واینکه این منطقه هم اکنون ساکنینش از چه تیره ای هستند پس باید نام جای ها هم به زبان آن تیره باید باشد کاملا اشتباه است/ چون هر منطقه جغرافیایی در دوره های تاریخی گوناگون، قوم های گوناگونی در آن می زیسته اند، و با رفتن آن قوم و تیره، قوم دیگر مجبور بوده است که واژه های قبلی قوم و ایل قبل از خود را برای شناسایی مکانها و کوه ها و ... به کار ببندد./ با تشکر/ رامین ساو در زبان ترکی یعنی پیام ، وحی الهی و آلان هم یعنی گیرنده همانطور که می دانید حضرت زرتشت در این کوه با خدای خود رازو نیاز می کرد و به همین خاطر از آن زمان نام این کوه به ساوالان تغییر یافت یعنی وحی گیرنده.یاشاسین ائلیمز دیلیمز وطنیمز قارتال ساو در زبان ترکی یعنی پیام ، وحی الهی و آلان هم یعنی گیرنده همانطور که می دانید حضرت زرتشت در این کوه با خدای خود رازو نیاز می کرد و به همین خاطر از آن زمان نام این کوه به ساوالان تغییر یافت یعنی وحی گیرنده. نمین کلمه ساوالان تالشی است.به این صورت که در تالشی به سر یا کله میگویند س با فتحه.به برف به تالشی وا میگویند و لون یا لان هم به معنی خانه است یعنی جایی که برف در ان لانه کرده.ایا به نظر شما این معنی بیشتر به سبلان نمیخوره که همیشه پوشیده از برف است.در ضمن قبل از اینکه اقوام ترک به اذربایجان بیایند تالشان ساکنان اصلی اذربایجان بودند. یالقوزه ک همانطورکه گفتندساوالان درتورکی وحی دهنده است درتورکی ساوبه معنی دفاع هم است پس ساوالان به معنی دفاع کننده هم است (ساوونماق درتورکی دفاع کردن است ) شاهر با سلام ، بنده پیشتر درباره این نام مواردی عرض کردم که منتشر شده اما میخواستم معنایی دیگر هم اضافه کنم ، ساو در زبان ما (آذری) معنی دفاع هم دارد ، ساوونماخ مصدر این فعل به معنی دفاع کردن است ، ساوون یعنی دفاع کن ، ساونان یعنی مدافع ساوالان از این نظر یعنی دفاع گیرنده یا سپر گیرنده ، ساوجی یعنی دادستان ، عدالتخواه .معانی مختلف : ساوالان ��� حق طلبساوالان��� گیرنده صدا (شنونده صدای مظلومی که و عدالت میطلبد)ساوالان ��� مدافع وقتی تمام این معانی را کنار هم قرار دهیم میبینیم که همگی از یک ریشه هستند و آنهم مربوط به دادخواهی و حق طلبی یا یعنی صدایی که مطرح است هر صدایی نیست فریاد عدالت است. با تشکر اذربایجان چرا چرت میگی کردی یا تالشیه هیچ کدوم نیست اسم ترکیه شما حسودا هر چی میشه به خودتون ربط میدیدتالشیای خر بهزاد مجیدزاده ساو به معنی الهام و ، وحی میباشد . و کلمه الان به معنی گیرنده است در معنی کلی این دو کلمه وحی گیرنده یا الهام پذیرنده میباشدو به گفته مورخان در کوه ساوالان قبور تعدادی از پیامبران خصوصا حضرت زرتشت ، که پیام رسالت را از آنجا آغاز کردیاشاسین آذربایجان یاشاسین ایران تالشیم از ساوالان یه واژه ی تالشی است . درتالشی به سر سَ یا سا می گویند و به برف وا میگویند و لا یا لون به معنی لانه یا آشیانه است و چون بر سر سبلان همیشه برف هست به این نام خوانده میشود . داوود به زبان تالش. سا به معنی سر وا به معنی برف لان به معنی لانه است ایا این اسم تالشی نیست ؟ سعید ساوالان به تورکی آذربایجانی یعنی گیرنده صدا . هساوالان باخ هاوالان، دردین آلان، چوخدو منیم تکسئویره م داغ- دَ ره وی، بَت- به ره وی جانلا- تَنیم تکقارا، آغلی- قاراداغلی ، قاراباغلی ، وطنیم تکآی بوتون وارلیغی گْؤیچکده لی وورغونلارا باش چک!آی طبیعت گؤزه لی چوْخلو گوزه للیک گؤزو سه ن سنهم شیرین یازلی، شیرین نازلی، باخیشلار سؤزو سه ن سننه بیلیم! بلکه ده دونیادا بهشتین اؤزو سه ن سنکوْ ثه رین چئشمه سی دریاچه وه باغلیاَته گین سَبزه لی – باغلیگول له رین خوْ للو بوتاقلیگؤز باخارکه ن باخیشملا اؤپوره م آل یاناغین دانخضر تک آختاریرام آب حیاتی بوُلاغین دانوارلیقین شه فتینی بلکه اَ مه م اوْ گول دوداغیندانآلمادان حاجه تیمی من اوْ موقدده س اوْ جاغیندانچکمه رم ال- آیاغین دانقوْپمارم هئچ قوُ جاغینداناوُلوُ سوُلطان ساوالان، داغلار آرا توُت اوُجا باشیننئچه میلیون ایلی آید یندی قْوْیوب دور گئری یاشینآچیق آلنین قیریشیبسا، آغاریب باشیله قاشینیئنه سای سیزدی ته لاشونچوخ! دوشوب باشلارا داشینحؤرمتین وار ائل آرا ، بیزلره سوُ لطان بابا سه ن سناؤز قوچاقلارینا یوْ ل گؤسته رن آغشین خوْ جا سه ن سندده قوُرقوُ د لو او سه ک سن بیر ائلاته آتا سه ن سندیللرین اَزبری ائللر آرا سه ن سنبوْ للو ده رده چارا سه ن سن�بولوت قاراچورلو�� علی سّوّلون وارّدّبیل هردو تالشی هستند. سولون بعدا با اضافه شدن آبه ترکی بر گردانده شده. مثل هوسته رو که بعد ها استارا تلفظ شده. سّوّلون یعنی سرش خانه ی برف بعبارتی سرش لانه ی برف .چونکه بلندترین قله منطقه بوده و همیشه قله سبلان برف داشته وساکنان بومی باستانی که تالش بودند به این نام نامیدهاند. آرّدّبیل هم تالشی است به معنی دشتی که وسطش بیل یعنی حوض بزرگ قرار گرفته. ستاری همین حرف های بی ربط و نژاد پرستانه شمل باعث میشه زم زمه تجزیه به گوش برسه ساوالان نام تورکی است و کوه ساوالان در قلب آزربایجان قرار گرفته معنای ساوالان دفاع اقتدار و ایستادگی رو میده ساوالان ن ربطی به زبان تالشی داره ن کوردب کم جوک بگید شما با این حرفهای بی ربط فقد دارید مردم تورک ایران رو تحریک میکنید وای به روزی که خواستار استقلال بشن. محمد ستارزاده کوه ساوالان نامی است تورکی و معنای ان ایستادن اقتدار قدرت است و کسانی که از روی خیال به زبان های تالشی و کوردی ربط میدن کور خوندن شما های نژاد پرست که این حرف های بی ربط رو میزنید باعث تحریک تورک های ایران میشود و این کار شما خوش آیند نیست باعث تفرقه میشه و سرانجام تجزیه وای به حال شما نژاد پرستا وای به روزی که آزربایجان خواستار استقلال شود. اصالت نام ساوالان اردبیل هردو تالشی هستن.اصلا ساو در زبان ترکی معنی نداره اینو هرکی که ترکی بدونه متوجه میشه،درضمن از کامنت های متفاوت هم مشخصه که نمیدونن چطور اسم ساوالان رو تحریف کنن،یکی میگه اینجا وحی بر زرتشت نازل شده درحالی که زمان زرتشت ترکی تو ایران نبوده پس احتمالا اون زمان این کوه اسمی نداشته و با ورود ترک ها این کوه اسم پیدا کرده؟؟؟؟یا یکی میگه سس آلان که معنیش میشه گیرنده ی صدا درحالی که اسم این ساوالان هستش و چطور سس تبدیل شده به ساو خدا میدونه.درحالی که سا در تالشی یعنی سر و وا یعنی برف و لان هم معنیش لانه میشه.حالا خودتون قضاوت کنید که این کلمه معنی و ریشه اش چی میشه.درضمن هیچکس نژادپرستی نمیکنه تنها داریم از اصالتمون دربرابر تحریف حفاظت میکنیم معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مصطفی > محنا مسعود خواجه وندی > photo essay Seyyedalith > i got this Sorkhi > flights Paix > little by little Seyyedalith > i rest my case Seyyedalith > drive out Seyyedalith > heck نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمد حاتمی نژادعلی باقریموسیDark Light علی حقی بستان آبادنادیاواژگان لری( بختیاری) سارافرجپور فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته یک غازی مهدیس لرکی لر غلتید آروین کیر نام کره ای