رنگ آمیزی
۱ - اختلاط رنگها . ۲ - نقاشی .
[staining] [علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] به کار بردن مواد رنگی در بررسی بافت
[tinting] [شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] آمیختن مواد رنگی با پوش رنگ برای انطباق نهایی رنگ پوش رنگ با رنگ مورد نظر
[acid-fast stain] [زیست شناسی-میکرب شناسی] نوعی رنگ آمیزی افتراقی برای شناسایی اندامگان های اسیدپای که به روش های مختلف انجام پذیر است
[Gram stain] [زیست شناسی-میکرب شناسی] نوعی رنگ آمیزی در باکتری شناسی که براساس آن دسته ای از باکتری ها به رنگ قرمز (گِرَم منفی) و دسته ای دیگر به رنگ بنفش (گِرَم مثبت) دیده می شوند؛ نام این شیوه برگرفته از نام دانشمند دانمارکی، کریستین گِرَم، است
[tintability, colour acceptance] [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] قابلیت پوش رنگ پایۀ رنگ آمیزه یا پوش رنگ سفید در پذیرش رنگ بخش های مختلف
[tinting strength, staining power, tint strength] [شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] معیاری برای تعیین میزان رنگ بخشی یک واحد از رنگ بخش
[tinting colour, tinting colourant, tinter, stainer, shading colour] [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگ دانۀ رنگ دار آسیاشده در محیط سازگار با محمل های پوش رنگ که به مقدار نسبتاً کم به پوش رنگِ ازپیش آماده افزوده می شود تا رنگ آن را تغییر دهد