جاه طلبی
/jAhtalabi/
مترادف جاه طلبی: ریاست طلبی، مسندجویی، مقام پرستی، منصب جویی، نامجویی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] یکی از رذایل اخلاقی رذیله جاه طلبی که ضرر آن بر دین سخت تر و شدیدتر از هجوم گرگان بر گله گوسفندان ذکر شده است.
شایان ذکر است ریاست طلبی که در مسیر هدایت و خدمت به بندگان خداوند باشد، امری پسندیده و مطلوب است بلکه از ضروریات نظام خلقت و زندگی بشری است؛ مانند رهبری و ریاست انبیاء علیهم السلام، اولیا و صالحان خدا؛ چنان که حضرت یوسف علیه السلام از خداوند چنین درخواست می کند: «اجْعَلْنِی عَلَی خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ». (سوره یوسف: 55)
اما جاه طلبی که مورد نکوهش قرار گرفته و موجب نفاق و بی دینی معرفی گردیده، آن است که در جهت حاکمیت بر مردم برای کسب قدرت، شهرت و ثروت اندوزی باشد. این نوع جاه طلبی یکی از رذایل اخلاقی است که در این نوشتار، به عوامل، پیامدها، راه کارهای پیش گیری و درمان آن پرداخته شده است.
اهل لغت «جاه طلبی» را «مقام خواهی، منصب جویی و منزلت طلبی» معنا کرده اند. همچنین واژه ترکیبی «ریاست طلبی» را «دوست داری ریاست و ریاست جویی» دانسته اند.
بنابراین این دو واژه مترادف هم هستند. واژه مقابل شهرت طلبی و جاه طلبی، «خمول و گم نامی» است که شعبه ای از زهد و پارسایی است.
اما علمای اخلاق، «جاه طلبی» را در اصطلاح چنین معنا کرده اند «و معنی الجاه ملکُ القلوبِ المطلوبةِ تعظیمُها و طاعتُها، و کما انَّ الغنی هو الّذی یَملکُ الدّنانیرَ و الدراهمَ، ای یَقدرُ علیهما لِیتوصَّل بهما اِلی الاغراضِ و المقاصدِ...»؛ حقیقت جاه، تسخیر و مالک شدن دلهای مردم به هدف تعظیم و پی روی آنهاست؛ چنان که ثروتمند مالک طلا و نقره است و برای تأمین اهداف و اغراض نفسانی از آنها بهره برداری می کند، مقام خواه و جاه طلب هم کسی است که در فکر تسخیر دلهای مردم، برای کسب موقعیت اجتماعی و قدرت است تا از این طریق به اهداف و اغراض دنیوی خود دست یابد.
از سوی دیگر، مردم تا یک سلسله ویژگی ها و برجستگی های کمالی در شخص نبینند مجذوب و مطیع او نخواهند شد. از این رو، جاه طلب با نشان دادن برخی ویژگی های کمالی، آنها را به پی روی و سرسپردگی از خود وامی دارد. پس میزان شهرت و آوازه جاه طلب و پی روی مردم از او بستگی به کمالات او در پندار مردم دارد.
شایان ذکر است ریاست طلبی که در مسیر هدایت و خدمت به بندگان خداوند باشد، امری پسندیده و مطلوب است بلکه از ضروریات نظام خلقت و زندگی بشری است؛ مانند رهبری و ریاست انبیاء علیهم السلام، اولیا و صالحان خدا؛ چنان که حضرت یوسف علیه السلام از خداوند چنین درخواست می کند: «اجْعَلْنِی عَلَی خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ». (سوره یوسف: 55)
اما جاه طلبی که مورد نکوهش قرار گرفته و موجب نفاق و بی دینی معرفی گردیده، آن است که در جهت حاکمیت بر مردم برای کسب قدرت، شهرت و ثروت اندوزی باشد. این نوع جاه طلبی یکی از رذایل اخلاقی است که در این نوشتار، به عوامل، پیامدها، راه کارهای پیش گیری و درمان آن پرداخته شده است.
اهل لغت «جاه طلبی» را «مقام خواهی، منصب جویی و منزلت طلبی» معنا کرده اند. همچنین واژه ترکیبی «ریاست طلبی» را «دوست داری ریاست و ریاست جویی» دانسته اند.
بنابراین این دو واژه مترادف هم هستند. واژه مقابل شهرت طلبی و جاه طلبی، «خمول و گم نامی» است که شعبه ای از زهد و پارسایی است.
اما علمای اخلاق، «جاه طلبی» را در اصطلاح چنین معنا کرده اند «و معنی الجاه ملکُ القلوبِ المطلوبةِ تعظیمُها و طاعتُها، و کما انَّ الغنی هو الّذی یَملکُ الدّنانیرَ و الدراهمَ، ای یَقدرُ علیهما لِیتوصَّل بهما اِلی الاغراضِ و المقاصدِ...»؛ حقیقت جاه، تسخیر و مالک شدن دلهای مردم به هدف تعظیم و پی روی آنهاست؛ چنان که ثروتمند مالک طلا و نقره است و برای تأمین اهداف و اغراض نفسانی از آنها بهره برداری می کند، مقام خواه و جاه طلب هم کسی است که در فکر تسخیر دلهای مردم، برای کسب موقعیت اجتماعی و قدرت است تا از این طریق به اهداف و اغراض دنیوی خود دست یابد.
از سوی دیگر، مردم تا یک سلسله ویژگی ها و برجستگی های کمالی در شخص نبینند مجذوب و مطیع او نخواهند شد. از این رو، جاه طلب با نشان دادن برخی ویژگی های کمالی، آنها را به پی روی و سرسپردگی از خود وامی دارد. پس میزان شهرت و آوازه جاه طلب و پی روی مردم از او بستگی به کمالات او در پندار مردم دارد.
wikiahlb: جاه_طلبی
دانشنامه عمومی
جاه طلبی به عنوان تلاش یک شخص، برای اهداف شخصی مانند موفقیت، شناخت، نفوذ، رهبری، دانش یا قدرت تعریف می شود. برخلاف " تعهد "، جاه طلبی به جای نوع دوستانه، خودخواهانه است. با این حال، برخلاف تلاش برای تصاحب، جاه طلبی منافع مادی ( یا به طور غیرمستقیم ) هدف قرار نمی دهد.
جاه طلبی موضوع گفتگوهایی در زمینه های اخلاقی - فلسفی، روانی، تربیتی و علوم سیاسی است.
کلمه «جاه طلبی» به آلمانی باستانی êre ( شرافت ) و gite ( طمع ) برمی گردد. در آلمانی میانه بالا شکل erengitec ثابت شده است.
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس نیز به جاه طلبی ( یونانی φιλοτιμία؛ philotimia ) می پردازد و آن را در زمره احساسات لذت ذهنی می شمارد. [ ۱] به طور دقیق تر[ ۲] او توضیح داد که مانند همه نگرش های ذهنی، جاه طلبی بسیار زیاد و کم است. با این حال، نمی توان آن را به صراحت به عنوان یک فضیلت یا یک رذیله قضاوت کرد: از یک سو، جاه طلبان را مردانه و مشتاق چیزهای خوب می دانند، در حالی که افراد بی جاه طلب سنجیده و هم سطح هستند. از سوی دیگر، جاه طلب اگر در پی عزت افراطی یا غیرقابل قبول باشد، مورد نکوهش قرار می گیرد. او همچنین مستعد چاپلوسی بود. افراد بی جاه طلب سرزنش می شوند زیرا او «حتی به دنبال افتخاری نیست که از زیبایی اخلاقی ناشی می شود». ستایش و سرزنش در رابطه با زیاد و کم انجام می شود؛ زیرا برای اندازه گیری صحیح بین افراط - برای ارسطو فضیلت - زبان در اینجا فاقد کلمه مناسب است.
در اخلاق مسیحی که صرفاً بر ایمان و پیروی از مسیح متمرکز بود، جاه طلبی به طور قطع به رذایل اختصاص داشت. انجیل می گوید: «زیرا هر که خود را برتری بخشد، نزد خدا فروتن خواهد شد، اما هر که خود را فروتن سازد، از خدا سربلند خواهد شد. » ( متی ۲۳:۱۲ ) . پولس به ویژه در نامه های خود بارها نسبت به جاه طلبی هشدار می دهد و تواضع و فروتنی را توصیه می کند. [ ۳] لوتر از آگوستین نقل می کند که می گوید: «جاه طلبی مادر همه بدعت هاست . » [ لوتر جاه طلبی را به تفصیل مورد مطالعه قرار داده است و اگرچه جهانی است، اما آن را بزرگ ترین گناه، «زهر لطیف» و «طاعون» می داند؛ زیرا هنگامی که انسان به دنبال شرافت خود است، اولاً - همان طور که انجیل می آموزد - به همسایه خود خدمت نمی کند؛ بنابراین لوتر جاه طلبی را عامل اصلی همه ناراحتی ها و اختلافات روی زمین می داند. دوم، بدتر از آن، انسان جاه طلب جلال خدا را غارت می کند. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجاه طلبی موضوع گفتگوهایی در زمینه های اخلاقی - فلسفی، روانی، تربیتی و علوم سیاسی است.
کلمه «جاه طلبی» به آلمانی باستانی êre ( شرافت ) و gite ( طمع ) برمی گردد. در آلمانی میانه بالا شکل erengitec ثابت شده است.
ارسطو در اخلاق نیکوماخوس نیز به جاه طلبی ( یونانی φιλοτιμία؛ philotimia ) می پردازد و آن را در زمره احساسات لذت ذهنی می شمارد. [ ۱] به طور دقیق تر[ ۲] او توضیح داد که مانند همه نگرش های ذهنی، جاه طلبی بسیار زیاد و کم است. با این حال، نمی توان آن را به صراحت به عنوان یک فضیلت یا یک رذیله قضاوت کرد: از یک سو، جاه طلبان را مردانه و مشتاق چیزهای خوب می دانند، در حالی که افراد بی جاه طلب سنجیده و هم سطح هستند. از سوی دیگر، جاه طلب اگر در پی عزت افراطی یا غیرقابل قبول باشد، مورد نکوهش قرار می گیرد. او همچنین مستعد چاپلوسی بود. افراد بی جاه طلب سرزنش می شوند زیرا او «حتی به دنبال افتخاری نیست که از زیبایی اخلاقی ناشی می شود». ستایش و سرزنش در رابطه با زیاد و کم انجام می شود؛ زیرا برای اندازه گیری صحیح بین افراط - برای ارسطو فضیلت - زبان در اینجا فاقد کلمه مناسب است.
در اخلاق مسیحی که صرفاً بر ایمان و پیروی از مسیح متمرکز بود، جاه طلبی به طور قطع به رذایل اختصاص داشت. انجیل می گوید: «زیرا هر که خود را برتری بخشد، نزد خدا فروتن خواهد شد، اما هر که خود را فروتن سازد، از خدا سربلند خواهد شد. » ( متی ۲۳:۱۲ ) . پولس به ویژه در نامه های خود بارها نسبت به جاه طلبی هشدار می دهد و تواضع و فروتنی را توصیه می کند. [ ۳] لوتر از آگوستین نقل می کند که می گوید: «جاه طلبی مادر همه بدعت هاست . » [ لوتر جاه طلبی را به تفصیل مورد مطالعه قرار داده است و اگرچه جهانی است، اما آن را بزرگ ترین گناه، «زهر لطیف» و «طاعون» می داند؛ زیرا هنگامی که انسان به دنبال شرافت خود است، اولاً - همان طور که انجیل می آموزد - به همسایه خود خدمت نمی کند؛ بنابراین لوتر جاه طلبی را عامل اصلی همه ناراحتی ها و اختلافات روی زمین می داند. دوم، بدتر از آن، انسان جاه طلب جلال خدا را غارت می کند. [ ۴]
wiki: جاه طلبی
مترادف ها
جاه طلبی، بلند همتی، ارزو
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بلندپروازی
فزون خواهی
افزون طلبی
آبرو داری
بیشینه خواهی
بیش جویی
ریاست طلبی
مقام پرستی
مقام پرستی