تعمیر
آبادکردن، مرمت کردن خرابی خانه، قابل سکنی کردن
۱ -( مصدر ) آبادکردن عمارت کردن . ۲- مرمت کردن خرابی . ۳ - زندگانی دادن زندگانی دراز دادن . ۴ -( اسم ) آبادانی عمارت . ۵ - مرمت . جمع : تعمیرات .
[major repair] [حمل ونقل هوایی] تعمیری که اگر به درستی انجام نشود در وزن و تعادل و استحکام سازه ای و کارایی و راه اندازی موتور و خصوصیات پروازی یا کیفیت های صلاحیت پرواز هواگَرد تأثیر میگذارد
[minor repair] [حمل ونقل هوایی] هرگونه تعمیری که در وزن و تعادل و استحکام سازه ای و کارایی و راه اندازی موتور و خصوصیات پروازی هواگَرد تأثیرگذار نباشد
[spot repair, surface repair] [مهندسی بسپار- تایر] نوعی تعمیر مَنجید، درصورتی که میزان آسیب دیدگی لایه ها کمتر از 25 درصد ضخامت مَنجید باشد؛ ترمیم این آسیب دیدگی ها با تکه ای لاستیک انجام می شود
[nail hole repair] [مهندسی بسپار- تایر] نوعی تعمیر سوراخ های تایر، در مواردی که قطر سوراخ ایجاد شده در تایر باری تا 5/9 میلی متر و در تایر سواری تا 6 میلی متر باشد و سوراخ تا شانه دست کم 5/2 سانتی متر فاصله داشته باشد
[section repair] [مهندسی بسپار- تایر] نوعی تعمیر مَنجید، درصورتی که میزان آسیب دیدگی لایه ها عمیق و بیش از 75 درصد باشد
[reinforcement repair] [مهندسی بسپار- تایر] نوعی تعمیر مَنجید تایر لایه اریب، درصورتی که آسیب دیدگی مَنجید 25 تا 75 درصد باشد؛ ناحیۀ آسیب دیده با استفاده از وصلۀ منسوج و فتیله ترمیم می شود
[repair gum] [مهندسی بسپار- تایر] آمیزه ای زو ...