دیکشنری
مترجم
اثاثیه
/~asAsiyye/
مترادف اثاثیه
: اثاث، اثاثه، اسباب، بساط، لوازم
فارسی به انگلیسی
fittings
,
furnishings
,
appointments
فرهنگ فارسی
( اسم ) تصرفی است در لغت ( اثاثیه ) و آن فصیح نیست .
فرهنگ معین
(اَ یِ ) [ ع . ] (اِ. ) صورت غلط ولی مصطلح اثاثه .
معنی یا پیشنهاد شما
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک