ابلاد. [ اِ ] ( ع مص ) چسباندن. دوسانیدن. ملازم گردانیدن کسی را بجائی. || خداوند ستور سست و کند شدن. ( منتهی الارب ).ابلاد. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ بَلَد.