آر
رودیست که از کوههای سویس سر چشمه می گیرد و پس از گذشن از چند دریاچه برود خانه رن می ریزد.
( اسم ) واحد مقیاس سطح برابر با ۱٠٠ متر مربع ( یک دکامتر مربع ) : هکتار صد آر.
اداتی است که عقیب مفرد غایب از ماضی در آید و آن را گاه بدل به اسم مصدر کند عار وننگ
پادشاه مقدونیه ( ۳۹۹ - ۴۱۳ ق . م ) وی از اریپیدس آنگاه که تبعید شده بود - پذیرائی کرد .
فیلسوف یونانی قرن پنجم ق . م یکی از پیشوایان سقراط .
لوئی شیپور زن آوازه خوان و رهبر ارکستر سیاه پوست آمریکائی ( و. نوول ارلئان ۱۹٠٠ ف. ۱۹۷۱ م . ) وی در جاز کلاسیک مهارت تام دارد .
رودخانه ای است در سویس که از گردنه گرمسل سرچشمه می گیرد
[ گویش مازنی ] /ejinge roaar/ نام روستایی در حوزه ی خانقاه پی سوادکوه
اذ آر کسی یعنی بخشم در آوردن او
بانگ کردن و غریدن شیر
بانگ کردن و غریدن شیر
[ گویش مازنی ] /esbe aar/ نام مرتعی در لفور سوادکوه
( اسم ) پدید آورنده ظاهر کننده آشکار کننده .
[ گویش مازنی ] /pe aar/ بیدار کن - بازکن ۳بلندکن
[ گویش مازنی ] /taa aar/ نخ آرایش
تز آر ...