97 1541 100 1 آخش/'AxeS/ معنی اسم آخش اسم: آخشنوع: پسرانهریشه اسم: فارسیمعنی: نام موبدی در ایران قدیم، قیمت بها ارزشاسم های مشابه مانند آدا، آداد و آدارایل را هم بخوانید. معنی آخش در لغت نامه دهخدا آخش. [ خ َ ] (اِ) قیمت. بها. ارز. ارزش. صاحب معیار جمالی کلمه را بمد الف و فتح خا ضبط کرده ، و بیتی نیز برای دعوی خود ساخته است و ظاهراً این درست نیست و اَخْش بر وزن بخش صحیح است ، چنانکه عنصری گوید : خود نماید همیشه مهر فروغ خود فزاید همیشه گوهر اخش.آخش. [ خ ِ ] (صوت ) از اصوات ، و حکایت از درد یا خوشی کند.آخش. (اِخ ) نام موبدی پارسی نژاد که او مایه ٔ عناصر را پروردگار شناسد. (برهان ).آخشام زدن را بخوانید. معنی آخش به فارسی آخش۱ - کلمه ایست که بهنگام دست یافتن بر فراغت و آسایش پس از رنج و ناراحتی گویند آخه . ۲ - کلمه ایست حاکی از درد یا نا خوشی .قیمت بها از اصوات و حکایت ازخوشی[ گویش مازنی ] /aaKhesh/ وه چه خوب در مقام خوشحالی و لذت آخشمه را بخوانید. معنی آخش در فرهنگ فارسی عمید آخش= اخش آخش در دانشنامه آزاد پارسی آخَشموبدی اسطوره ای. موبَد پارس در زمان دَهاک (ضَحّاک) و مؤسس فرقۀ آخشیان. او عناصر طبیعت را نیروهای سازندۀ گیتی می دانست. همان گونه که دکتر محمد معین در حاشیۀ بُرهان قاطِع آورده است، شاید این نام از کلمۀ آخشیگ یا آخشیج، به معنای عنصر، ساخته شده است. آخش را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران سجاد آخْش (اوستایی) زیر نظر داشتن، مراقبت کردن رضا آخش درخشان ،بالا،ارج معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها samir_8203 > element A.C.E > all ears فائزه > آرامیس فلکناز > ستادنده Sunflower > Dispense samir_8203 > infection arian > noob A.C.E > go in one ear and out the other نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته Farhoodپارسا حیدری محمدرضا ایوبی صانعرهگذرDark Light عاطفه موسویA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی تسخیر ناپذیر تحسین آمیز binoculars ناپذیر خودآموز حسرت آمیز پرفروغ