99 1562 100 1 آتش بند معنی آتش بند در لغت نامه دهخدا آتش بند. [ ت َ ب َ ](نف مرکب ) افسون که بدان آتش فرونشیند : نسخه ای کز خط تست اندر دل سوزان من سحر آتش بند یا تعویذ تب میخوانمش.امیرخسرو دهلوی.آتش بی دود را بخوانید. معنی آتش بند به فارسی آتش بند( اسم ) فسونی که بدان آتش فرو نشیند .افسون که بدان آتش فرو نشیند[fire guard] [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] مانعی که با دست یا ابزارهای مکانیکی برای توقف یا کند کردن گسترش آتش ساخته می شود و در پناه آن عملیات مهار حریق را هدایت می کند[fire wall] [حمل ونقل هوایی] دیوارۀ مقاوم در برابر حرارت که موتور هواگَرد را از سایر قسمت های آن جدا می کند آتش به احتیاط! را بخوانید. آتش بند را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها . > محیط مادی ژافه > دم زدن mehrnoosh > picky پریا زین العابدین > riveted to the spot Saeb > دسپاچگی سورنا > ولخرج سوسن شریفی > quiet little place امیرحسین > usually نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته اکبر روشنیسیدحسین اخوان بهابادیDark Light Farhoodعلی حیدرمحمدرضا ایوبی صانعحمیدرضا دادگر_فریمانمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته رب جلیل حی داور تسخیر ناپذیر بنده پروری بگسست هیتر نام کره ای غرق تفکر