گرفتار دامگرفتار ساختنگرفتار سوء تغذیهگرفتار شدنگرفتار غل و زنجیر کردنگرفتار غمگرفتار فقر و فاقهگرفتار مخمصه کردنگرفتار مهگرفتار و اسیر کردنگرفتار کردنگرفتاریگرفتاری حقوقیگرفتگیگرفتگی بینیگرفتگی حالتگرفتگی عضلاتگرفتگیرگرفتگیریگرفتنگرفتن تلفن یا رادیو و غیرهگرفتن فلزات قیمتی از سربگرفتن مادر رضاعیگرفتن نحوست سیاراتگرفتن یا برداشتنگرفتهگرفته بودنگرفته شدنگرفته شدهگرفته و تاریکگرفته کردنگرگگرگ باران دیدهگرگ به هوا بازی کردنگرگ دریاییگرگ صحرایی امریکای شمالیگرگ صفتگرگ وارگرگ ومیشگرمگرم بادگرم ترگرم شدگیگرم شدنگرم شدن کلهگرم و نرمگرم و نرم و راحتگرم کردنگرم کنگرم کننده