وانمود کنوانمود کنندهوانمودسازیوانمودگروانمودیوانیلوانیلیوانیلینواهبواهیواوکواوک و نقطهواکواکس زدنواکس زنواکس زنیواکس سیاهواکس کفشواکسنواکسن زنیواکسیواکسیلواکسیل نظامیانواکشنیواکشیواکشیدنواکنشواکنش برقواکنش دارواکنش داشتن برواکنش شدیدواکنش نشان دادنواکنش نفوذپذیری مغناطیسیواکنش کردنواکنشیواکهواکه دار کردنوایکانتوباوتد مجموعوتدی که دارای دوهجای دراز باشدوتروتر عضلا نیوتر مثلی قائم الزاویهوتریوته پهنوتو کردنوثیقهوثیقه قرار دادنوجب