در بالا ی سطح زمیندر بالاترین نقطهء کشتیدر بالایدر بالای زمیندر بالای سردر بانک گذاشتندر بایگانی نگاه داشتندر بحبوحهدر بحر تفکر غوطه ور شدندر بحر فکر فرو رفتندر بدن جذب کردندر بدن فرو کردندر بدو تولددر بر گرفتندر بر کردندر برابردر برابر طوفان ایستادگی کردندر برداریدر برداشتندر برنامه گذاردندر بزرگدر بستردر بستر خوابیدهدر بستر راحت غنودندر بستر رفتندر بستر زایمان بودندر بستر غنودندر بستر ماندندر بسته گذاشتندر بشقاب ریختندر بشکه ریختندر بشکه کردندر بطری بازکندر بطری ریختندر بلندیدر بند نهادندر بوته گذاشتندر بیم و هراس انداختندر بیمارستاندر بیمارستان بستریدر بیمارستان بستری کردندر بیندر بیهوشی یا غش انداختندر پاسخ گفتندر پایان افزودندر پرس قرار دادندر پرونده گذاشتندر پس پردهدر پس کشتیدر پست معینی گذاردن