به مانعی برخورد کردنبه مخاطره انداختنبه مسلسل بستنبه مقدار زیادبه مقدار کمبه مقدسات بی حرمتی کردنبه منظوربه موجودی افزودنبه موقع خودبه می رای بردنبه میدان یا صحرا رفتنبه میزانبه میزان متوسطبه نتیجه رساندنبه نتیجه رسیدنبه نتیجه موفقیت امیزی رسیدنبه نثر دراوردنبه نخ کشیدنبه نزاع انداختنبه نژادیبه نسبتبه نسبت تقسیم کردنبه نسبت ثابتبه نظر رسیدنبه نفع یک طرفبه نقطه اوج رسیدنبه نوسان دراوردنبه نیابت قبول کردنبه نیترات تبدیل کردنبه نیک نامی یاد شدهبه نیکوترین روشبه هر اندازه کهبه هم ریختنبه هم زدنبه همکاری یا شراکت خاتمه دادنبه هنجاربه هنجاریبه هوا فرستادنبه هیجان اوردنبه هیچ طریقبه هیچ عنوانبه واسطه ماهیت خود فعلبه وسیله اب پاشی خیس کردنبه وسیله پرچم مخابره کردنبه وسیله پلیس اداره و کنترل کردنبه وسیله درزگیری بهم متصل کردنبه وسیله سپر حفظ کردنبه وسیله طناب و قرقره کشیدنبه وسیله نفوذ تجزیه کردنبه وسیله هوا نقل و انتقال یافته