براهنگبراوردبراورد کردنبراورد کردنیبراورد کنندهبراوردنبراووبراکتبرایبرای ارتش برداشتنبرای استفاده اماده کردنبرای امر مقدسی تخصیص دادنبرای انبرای ان کهبرای اوبرای اینده نگاه داشتنبرای اینکهبرای پول خود را پست کردنبرای تمام عمربرای جمعاوری اراء فعالیت کردنبرای چهبرای چیزی بی تاب شدنبرای خود برداشتنبرای روشنایی یا دودکشبرای سربازی گرفتنبرای سودجویی بحی کردنبرای شامبرای فروشبرای مابرای مثالبرای نخستین بار باز کردنبرای نقش خود مناسب نبودنبرای هدف معین بکار رفتهبرای هربرای هر شخصبرای همیشهبرای همیشه ترک گفتنبرای یدکی نگاه داشتنبرایندهبرباد دادنبرباسبربالش گذاردنبربریبربریتبربستبربستیبربطبربهای چیزی افزودنبرپابرپا داشتن