بداههبدباطنبدبختبدبختانهبدبختیبدبختی اوربدبدکبدبوبدبو کردنبدبینبدبینیبدتباربدتربدتر از همهبدتر جلوه دادنبدتر شدنبدتر کردنبدترکیببدترکیب کردنبدتریبدترینبدتنظیم شدهبدجلوه دادنبدجنسبدجنسیبدچشمبدحالبدحرفی کردنبدخدمتیبدخلق کردنبدخوبدخواهبدخواهیبدخواهی کردنبدخیمبدخیمیبدذاتبدذاتیبدربدراهبدراهیبدرجه اشرافی رسیدنبدرجه اغراق امیزی بزرگ کردنبدرجهء خدایی پرستیدنبدرجهای کهبدرد خوربدرد خوردنبدرد هر کاری خورندهبدردخوریبدرستی