بامبولبامبول زدنبامبول زنبامحبتبامدادبامدادیبامدارابامروتبامزهبامناعتبامنجنیق پرت کردنبامهارتبامهارت انجام دادنبامیابامیل سرکج بافتنبامیهبانبان گوباناله سخن گفتنبانتظار چیزی بودنبانجام رسانیبانجوباندباند برای دستباند فرودگاهباند یا بانداژباندازهباندازه ء کافیباندازه سر سنجاقباندازه طبیعیباندازه کامل بمقیاس کاملباندازه کف دستباندازه یک قاشقباندرولبانزاکتبانشاطبانطرفبانعش کش بردنبانفوذبانگبانگ خداحافظیبانگ خروسبانگ زدنبانگلیسی دراوردنبانهابانوبانو واربانوابانوار یا قیطان بستنبانوج