کارساز

/kArsAz/

    instrumental
    promoting or promoter of affairs [epithet of god]

فارسی به انگلیسی

کارساز بودن
impact

پیشنهاد کاربران

سازنده کار ؛ کارسازنده. کارآمد. کارساز :
ز گردان گزین کرد پنجه هزار
همه رزمجویان سازنده کار.
فردوسی.
اسان ، مفید، اثر بخش، اثرگذار. . . .
مفید تر

مفید و اثر گذار
اثر بخش
مفیدتر
بدرد بخور

بپرس