چادر

/CAdor/

    tent
    large veil worn by woman to cover their body and dress
    chuddar or chador
    canvas
    veil
    awning
    large veil worn by a woman to cover her body anddress

فارسی به انگلیسی

چادر اکسیژن
oxygen tent

چادر زدن
to pitch a tent

چادر سرخپوستان
tepee

چادر سیرک
big top

چادر نشینی کردن
tent

مترادف ها

tent (اسم)
توجه، طاق، ساباط، سایبان، خیمه، چتر، چادر، نوعی شراب شیرین اسپانیولی

veil (اسم)
پرده، حجاب، خمار، نقاب، چادر

tentage (اسم)
چادر، وسایل چادر

پیشنهاد کاربران

چارقد
چادر واژه ایست فارسی و از �چادار� در فارسی میانه گرفته شده و مفهومش پوشش و سایه بان می باشد این واژه با واژه �چاترا� در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد .
در پاسخ به جناب بهزاد باید بگویم :
1 - واژه هایی که شما نوشته اید همه ترکی شده از زبان فارسی است
...
[مشاهده متن کامل]

چهار قد شده چارقات
چادر شب شده چرشاب یا در استانبولی چرشاف
2 - نخستین تصویری که از چتر در جهان ثبت شده در تخت جمشید ایران می باشد که در زمان هخامنشیان استفاده می شده است
3 - ترکها واژه ای معادل چتر نداشته و از واژه عربی شمسیه ( شمس یه ) استفاده می کنند .

شامه, خیمه, سرادق
واژه چادر
معادل ابجد 208
تعداد حروف 4
تلفظ čādor
نقش دستوری اسم
ترکیب ، قدیمی: čādar ( اسم ) [سنسکریت]
مختصات ( دُ ) ( اِ. )
آواشناسی CAdor
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
چادر واژه ی تورکی هست
ما برای انواع چادر اسم مخصوص داریم
روسری=چارغات
چادر=چادیرا
چادرمسافرتی=چادیر
چادرمشکی=چارشاپ
چادیر یا چاتیر یک واژه ی تورکی است
ادمین لطفا بچاپ. چرا کامنتای منو چاپ نمیکنی؟
توهین یا بی ادبی نکردم که نظراتمو چاپ کن لطفا
چادور یک واژه ی تورکی هست شکل تغییر یافته ی چادیر یا چاتیر باز به دلیل اینکه بتوان در فارسی آن را تلفظ کرد چادیر به چادر تغییر شکل یافته
چادیر، چادیرا، چارشاپ،
به ترتیب خیمه، روسری، روسری مشکی
واژه ی چادر ( پهلوی چاتور ) از ریشه ی اوستایی سانسکریت میباشد، نیا هندو ایرانی :ساد ( پوشاندن سایه کردن ) ، که در اوستایی :ساذیه و در سانسکری : چهاد است. واژگان چادر و چتر از سانسکریت آن ریشه گرفته و واژه ی سایه از ریخت اوستایی آن.
سپاس از کاربر ( علی حقی بستان آباد ) که بُنواژه چادر را به ما شناساندند.
و پاسخ به کاربر اردم که گویا دیدگاه من را درنیافته است:
واژه چادر: ریشه chad سانسکریت به معنای پوشاندن می باشد. واژه چادر در زبان پهلوی به دو گونه ای که پیشتر گفتم بکار می رفته است و به یکی از سرپوشهای زنان زردشتی چادر گفته می شده است. ( اگر chad in sanskrit را در گوگل جستجو کنید، برابر واژه انگلیسی hide وto cover به شما نشان داده می شود، نه تیر و تخته، بست و پیوست )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه خیمه: همانگونه که خودتان گفتید؛هر خانه ٔ مستدیر. خیم. سه یا چهار چوب که بر آن گیاه اندازند و در گرما بسایه ٔ آن نشینند. هر خانه ای که از چوبهای درخت ساخته شود. ( به واژگان خانه و سایه در گزاره بالا بنگرید. )
همپوشانیِ ( اشتراکِ ) معنای این دو واژه ( چادر و خیمه ) در چیست؟ شما به گزاره های من نمی اندیشید چراکه من گفتم اگر به خیمه، چادر گفته می شود، ازبرایِ پوشش آن می باشد که آنهم به خاطر نقش علّی یا کارکرد خیمه می باشد که همچون سایبان و پوشش بکار می رود. ( در بسیاری واژه ها، معنای واژگان را نقش علّی و کارکردی آنها مشخص می کند، برای نمونه ما هم به چراغ نفتی و هم به لامپ الکتریکی، چراغ می گوییم چراکه هر دو نقش علّی و کارکردی یکسانی دارند که همانا روشنایی است. مقایسه کنید با خیمه و چادر که نقش علّی و کارکردی آنها پوشاندن و پوشانندگی است. برای پژوهش دراین باره می توانید نگره های کارکردگرایان ( پراگماتیست ها ) را بخوانید که چنین آموزه و دیدگاهی را می پرورانند که معنای واژه همان کارکرد آن واژه است همچون هیلاری پاتنم )
کاربر اردم، شما و هم اندیشانتان گویا دوست دارید سُرنا را از سر گشادش بنوازید و همه چیز را نیز باژگونه نشان دهید و برای این کار نیازمند تاریخ سازی و ژاژگویی می شوید، همانند این گزاره های خودتان: بالاپوش عنوانی ست که به مرور زمان!!! به چادر اطلاق گشته و واژه صحیح و اصلی نیست! یا این گزاره: اگر امروزه!!! به سرانداز، چادر گفته میشود ماخوذ از همان ریشه قدیم است ولی نه آنچنان فصیح! ( این گزاره های شما برابر است با گزارش دلبخواهانه و من درآوردی از واژگان و پیشینه واژگان و دست بردن در چم ( معنای ) واژگان به شیوه ای که دوست دارید. )
در پایان: من به ورنام یک کاربر ، دیگر پاسخ شما را در بخش دیدگاهها چه این واژه چه واژگان دیگر نخواهم داد؛ چراکه بر من روشن است که آبشخور و خاستگاه اندیشه های شما از کجا بر می آید و سرچشمه می گیرد.

چادر یک . واژه ی سانسکریت هست و در ترکی و فارسی وام واژه است.


واژه ( چادر ) واژه ای پارسی است که در زبان پهلوی ( پارسی باستان ) به دو گونه بکار برده می شده است:
1 - چاتور= chatur = چادر، پوشش
2 - چادور= chadur ( = چاتور )
یادآوری به کاربران:
چنانچه این واژه در زبان دیگری نیز بکار می رود، باید گفت با توجه به سیر و روند تاریخی، از زبانهای سغدی و سکایی ( زبانهای هندوآریایی ) به زبانهای دیگر راه پیدا کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

کاربری که گفته در زبان پارسی به آنچه که خیمه گفته می شود، بالاپوش می گویند، گویا نمی دانند در زبان پارسی به آن سراپرده می گویند و معنی چادر فراتر از اینهاست چراکه افزون بر معنای سراپرده، معنای پوشش نیز می دهد. اینکه امروزه زنان نیز چادر بسر می کنند، چه پیوند مفهومی با بستن سه چوب و یا به هم رساندن و بست دادن دارد، تنها یک مغالطه کار می داند و بس. باید دانست که چادر معنایی جز پوشش ندارد و اگر به خیمه، چادر گفته می شود، به دلیل پوشش آن است نه خرپای سازه و چفت و بست آن.

چادر :چاترčatur . ستاک واژه همان است که در ریخت شاد ، در شادروان " دیده می شود .
( ( یکی خنجر از موزه بیرون کشید
سراپای او چادر خون کشید ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 354. )

در گویش شهرستان بهاباد این کلمه چادِر تلفظ می شود.
چادر به ترکی به عنوان سرپناه: " چارداق " ، " چادیر "
چادر به ترکی به عنوان نوعی پوشش زنانه: " چادیرا "
چادر مشگی، چادر شب به ترکی: " چارشاپ "
Chador=چادر ( پوشش زنان )
چادر یعنی چاک شده. در دران چاک جلو ان در است واین چاکی در انست. چاک دروازه چاک در چادر شده
چادور تفریحی
Chador
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس