پیکر - و کردار و ابتکار همریشه کار و کارکردن میباشند. کار از ریشه هندواروپائی ک ور - kwer یا انجام کاری که در ایران باستان و اوستا کرنائیتی kernauitiy در هندو ایرانی واژه های هکرت hakart , کارکرت karkrt و کارما karma یا نیکوکاری آمده است. ( یکی از زبانهای هندو ایرانی که شبیه فارسی باستان میبلشد واژه های هیتی ها hititi است که واژه کار کورمی kuermi میباشد ) ... [مشاهده متن کامل]
جسم ، بدن
ببخشید واژه پیکر ساده هست یا مرکب
کالبد. تندیط. رابت . . . .
پیکر جسم ، اندام
پیکر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پیکر" می نویسد : ( ( پیکر، در دری کهن ، در معنی نقش و نگار به کار می رفته است . نمونه را ، در داستان "رستم و سهراب " ، هژبر در پاسخ سهراب از دودمان های پهلوانی ایران و نگاره های درفش هایشان می پرسد ، درفش ها را "شیرْپیکر" و " گرگ پیکر " و "خورشید پیکر "باز می نماید. پیکر در پهلوی پهکر pahikar یا پتکر patkar بوده است . این واژه ، در پارسی باستان پتی کره patı - kara بوده است در معنی نگار و نقش. ستاک واژه کَر است که در "کردن " نیز کاربرد یافته است . همین ستاک را در واژه ی پیکار نیز که در پهلوی پهکار pahikār یا پتکار patkār بوده است . باز می توانیم یافت. ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( ( شنودند کانجا یکی مهترست پر از هول شاه اژدها پیکرست ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 284. )