نازل

/nAzel/

    cheap
    popular
    low
    reduced
    descending
    [rare] descending

فارسی به انگلیسی

نازل تر
lower

نازل شدن
outbreak

نازل شدن بیماری بر
attack

پیشنهاد کاربران

قسمت خروجی یک دستگاه
سلیم
نازل: فرو فرستادن
فاسدان ادا ری بستر ساز فسادهای اداری و غیر اداری هستندولاغیر.
نازل: [ اصطلاح عمران] کلاهک سوراخ داری که روی دستگاه پیستوله قرار می گیرد و مواد از داخل آن عبور می کند.
شیپوره ( nozzle )
این واژه تبارانه پارسى و پهلوى ست یعنى خودش پارسى نیست ولى سرچشمه اش پارسى ست و از ریشه ن. ز. ل آمده و تازیان ( اربان ) فعل نَزَلَ را از کُنشِ پهلوى نَزْرونْتن Nazruntan ( نَزْرونَتَن ) به معناى فروفرستادن و پایین فرستادن برداشته معرب نموده ( تبدیل ر به ل ) و
...
[مشاهده متن کامل]

ساخته اند: نَزَلَ ینزل ، نازل ، منزل منازل ، نزول ، تنزیل ، انزال ، منزلة ، انتزال ، منتزل و . . . !!!! دیگر همتایان آن در پارسى اینهاست: اُپَسته Opasteh ( پهلوى: اُپستگ : نازل ، ساقط ، منحط ، معزول، افتاده ) ، افتاده Oftadeh ( پهلوى: اُفتاتگ ) ، فرودیک Forudik
( پهلوى: فْروتیک : نازل ، هبوط - تنزل کرده ، فروفرستاده ) ، فرودیهسته Forudihasteh ( پهلوى: فْروتیهستگ : نازل ، متنزل ، منحط، افول کرده ) ، اُفتیک Oftik ( پهلوى: نازل ، افتاده شده ، سقوط - نزول - هبوط کرده ) ، شَسْتگ Shastag ( پهلوى: نازل ، ساقط ، منحط ، مضمحل - در پهلوى
شَستن Shastan : ساقط - نازل - منحط شدن ، از پا افتادن ، افول کردن ) ، ابگنده Abgandeh ( پهلوى: ابگندگ : نازل ، ساقط ، معزول ، منسوخ ) ، فروفرسته Foruferesteh ( پارسى: فروفرستاده - نازل ) ، گراده Geradeh ( پهلوى: گْراتَگ : نازل، فرود - نزول کرده ) ، فرورو Forurow ( پارسى:
نازل ، پایین رونده، پایین آینده ) ، فروآ Foru - aa ( پارسى: نازل، فرو آینده ، پایین آمده ) ، پاییناى Payinay ( پارسى: نازل ، پایین آینده ، فروآینده ) ، پایینرو Payinrow ( پارسى: نازل، پایین رونده ) ، فروآیند Foruayand ( پارسى: نازل، فروآینده، پایین آینده ) ، اُفتا Ofta
( پارسى - پیشنهادى: اُفت ( افتادن ) + آ ( آى - آمدن ) : نازل ، فروآینده

بپرس