ناخواسته

/nAxAste/

    superfluity
    inadvertent
    unwished
    inadvertently
    involuntary
    unasked
    unbidden
    unintentional
    unwanted
    unwelcom
    de trop

مترادف ها

officious (صفت)
فضول، فضولانه، ناخواسته

unwelcome (صفت)
ناخوش آیند، ناخواسته

undesirable (صفت)
ناخوش آیند، نامطلوب، ناخواسته

uncalled-for (صفت)
ناخوانده، غیر ضروری، نامطلوب، ناخواسته

unsought (صفت)
ناخواسته، کشف نشده، کاوش نشده، جستجو نشده، کوشش نشده

پیشنهاد کاربران

✍️ unintentional
( اگر ناخواسته قید باشه، معادلش میشه unintentionally )
unbidden
کرهاً. [ ک َ / ک ُ هَن ْ ] ( ع ق ) به ناکام . به ناخواست . ناخواه . به زور. به ستم . جبراً. قهراً. قسراً. به زبردستی . به کراهت . به استکراه . به اکراه . مقابل طوعاً. ( یادداشت مؤلف ) : حکم شما را چه
...
[مشاهده متن کامل]
توان کرد که طوعاً او کرهاً واقع و مجری . ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 456 ) . وزیر این سخن بشنید طوعاً اوکرهاً بپسندید. ( گلستان سعدی ) . رجوع به کره شود.

Unsolicited
Unknownly

بپرس