لکنته

/lakante/

    crap
    decrepit
    old
    rickety
    beat-up
    cranky

پیشنهاد کاربران

رضا گلین شریف دینی
لکنته ( lakanteh ) : گاهی اوقات به معنای وسایل بدرد نخور و غیر قابل مصرف هم به کار می رود.
لَکَنته - واژه فارسی
.
لَکَت: لَکَنت - واژه ای پهلوی که در سیستان ( سَجِستان، سَگِستان ) به وَشنادی ( فروانی ) کاربرد دارد!
چاچول گر، زیر و رو کش، ریو ( ریب ) ، خَُِدعه، مکر و حیله، نیرنگ، فریب، تزویر، کَلَک باز، حقّه باز، زرنگ بازی -
...
[مشاهده متن کامل]

پست، لَئیم، خوار و زبون، فرومایه، مُهمَل، چرند، ژاژ، بیهوده، یاوه
.
واژه " لَکَنته" هم از آن گرفته شده است:
کُهنه، پوسیده، ژنده، فرسوده، رَمیم، اِسقاطی - خراب، داغون، زِوار ( زِهوار ) در رفته، بدرد نخور، فَکَسنی، زِپِرتی، زیقی!

منابع• https://abadis.ir/fatofa/لکاته/

بپرس