cradle, gold-washer
لاوک
/lAvak/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
صندوقچه، لاوک، صندوق، انبارک، گردران، جازغالی، تغار، اخور
لاوک، غنچه، بر امدگی، دکمه، قبه، قلاب نخ
پیشنهاد کاربران
ظرف بزرگی که دران خمیر درست میکنند . .
لاوک lavak: [اصطلاح صنایع دستی] طبق چوبی برای نگهداری روغن و پنیر و کره که به آن "لاک" lak نیز می گفتند.
به گمان می رسد که دو واژه لاوان و لاوَگ یا لاوَک هم ریشه هستند و واژگانی پارسی پهلوی هستند که از بن لاویتَن ریشه گرفته اند: لاویتَن می تواند هم چیم با جوان و تر و تازه کردن، سپید کردن، نرم کردن باشد، چون
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
سپیدی با تر و تازگی و نرمی، و تیرگی با زبری و سفتی و گذشت زمان همراه است. لاو همان تر و تازه، سپید و جوان خواهد بود. لاوان، لاواگ و لاویتار به چیم تر و تازه کننده، جوان کننده، تجدید کننده، و سپید کننده خواهند بود. لاوین و لاودار دارای چیم قابل تجدید، قابل جوان کردن از نو و قابل سپید کردن خواهند بود. لاوَگ و لاوینَگ نیز ابزارهای تجدید، سپید کردن، و جوانی خواهند بود. لاویشن و لاویشنیه دارای چیم های تجدید، تر و تازه کردن، جوان و سپید کردن، و لاویشنیگ گزارواژه ( صفت ) با چیم تجدید کننده، جوان کننده، و سپید کننده خواهد بود.
در چم ذخیره . . . . چپیره . . . . . . . و اندوختن نیز هست.
ک هو 2576پاد هخا
ک هو 2576پاد هخا