لاحقه


    feminine of supplement
    annex

مترادف ها

supplement (اسم)
ضمیمه، الحاق، هم اورد، لاحقه، متمم، مکمل، زاویه مکمل، پس اورد

apposition (اسم)
بدل، عطف بیان، کلمه وصفی، لاحقه

پیشنهاد کاربران

در معنای حقوقی=عملی که در آینده ی مشخص شده در سند ( مثل وقف نامه ) قرار است اتفاق بیوفتد.
بگذار با یک مثال ساده کمکت کنم:
چند تن از دوستان شما می خواهند به سینما بروند و شما کاری برای انجام دادن در اولویت خود دارید؛ زمانی که به شما پیشنهاد میدهند، شما در جواب خواهید گفت: من اول فلان کار را انجام میدهم، سپس به شما مُلْحَقْ ( از خانواده لاحقه ) میشوم.
...
[مشاهده متن کامل]

آینده
برای مثال:ای نفس! عبودیت مقدمه مکافات لاحقه نیست، بلکه نتیجه نعمت سابقه است

بپرس