قاه قاه

/qAhqAh/

    cachinnation
    loudly
    boisterously
    ha-ha-ha
    cackle
    horselaugh
    roar
    fit of laughter

فارسی به انگلیسی

قاه قاه خندیدن
guffaw, scream, yuk, to laugh boisterously

مترادف ها

guffaw (اسم)
خنده بلند، قاه قاه، حرف مفت

ha-ha! (صوت)
قاه قاه، هاها

پیشنهاد کاربران

زارزار گریستن و زرزر کردن، همچون قاه قاه خندیدن بر استمرار یک فعل دلالت دارد و بنابراین، تأکید بر لحظه ای نبودن انجام فعل مورد نظر است. برای مثال، در جمله او به مدرسه رسید فعل رسیدن، حالت انجام لحظه ای
...
[مشاهده متن کامل]
دارد نه انجام مستمر ( مانند خندیدن ) . به گمان من، اینگونه فعل ها جلوه ای از زیبایی های زبان فارسی هست.

خنده ، خنده ی مسخره کردن

بپرس