قاسم

/qAsem/

    divider
    distributor
    masculine proper name

فارسی به انگلیسی

قاسم الصدر
mediastinum

پیشنهاد کاربران

چو هزار لن ترانی برسد ز آسمان ها
تو بگو و باز بشنو ارنی و لن ترانی​​​​​. . . هردوسرداروفاداربه مولایشان. سردارزمان . زخم. شمشیری. برپلکش. . چه مردانه سرداردلها. اشتر. مالک. رابه یادگاربرد. .
قاسم یعنی خار چشم دشمن
تقسیم کننده
ای کاش منم با فرزند امام حسن ع و شهید سردار دلها حاج قاسم سلیمانی فرمانده دلها محشور بشم جانم فدای اونها
قاسم سنگسری بخش کننده ( bekheshe kennde ) لاب کننده ( lab dennde ) چاک کننده ( jak kennede ) دو نیم کننده ( do nlm kennede )
ستارگان آسمانی در رکاب حسین در صحرا کربلا چه شور انگیز
قاسم در رکاب حسین چون ملائک در پرواز دل انگیز
...
[مشاهده متن کامل]

زه شوق اجرا امر حق با قدسیان دل آویز
قاسم منقسم در حق و باطل است
عشق دلدار در او حاصل است
درک و معرفت در قاسم عجیب که شهادت در نزد اواز عسل شیرین تر
یادگار برادر در نظرش محبوب از جانش عزیزتر
قاسم بر نبردچون وارد میدان شد دلها شر شر شد
چشمها چون سیل روان و خروشان شد
دلها در هوایش پریشان و حیران شد
قاسم اول شخص با شوق پرواز وارد میدان شد
دشمن از شجاعتش چون حیدر کرار حیران شد
خفاشان چون تن به تن حریف قاسم نشد
خفاشان از طرف هجوم مرد دلاور در خون غلتان شد
روح بزرگش در این دنیا نمی گنجید با عرشیان هم پیمان شد
پارسی زانکه با عشق حق و ندای والا هم پیمان شد
با فرشیان ندارد پیمان با اصل خود هم داستان شد

قاسم:احلی من العسل
از برای تو عمو جان سینه سپر می کنم
نوجوان ولی چو پدر در جمل رشادت می کنم
مرگ برای من ز عسل شیرین تراست
با شهادتم از امر پدر اطاعت می کنم
قسمت کننده
قاسم یعنی عشق به وطن
قاسم یعنی شرف
قاسم یعنی ناموس درست
قاسم یعنی روح خدا
قاسم یعنی قاسم سلیمانی
قاسم یعنی آبرویعنی غیرت
قاسم یعنی خاری درچشم دشمنان داخل وخارج
قاسم اسم زیبای هست قاسم یعنی پخش کننده کارهای خوب
اسم فاعل است ؤ بهجت معنی قسمت کننده، که همان پخش کننده نیز هست
تقسیم کننده
قاسم یعنی عشق
یعنی حاج قاسم
یعنی عشق به وطن
یعنی زنده جاویدان تا ابد
قاسم یعنی ثبت در تاریخ جهان برای همیشه . . . .
قاسم یعنی تقسیم کننده
قاسم یعنی حاج قاسم که وجودشو تقسیم کرد از خانواده گرفته تادوست ودشمن
قاسم یعنی سردار مهربانی یعنی حاج قاسم سلیمانی
قاسم یعنی مالک اشتر رهبرم یعنی ذوالفقار حیدرم
قاسم یعنی سردار دلهای عاشق
قاسم یعنی خار چشم دشمن
قاسم یعنی نور چشم من
قاسم یعنی نور خدا
قاسم یعنی نابودی داعش و آمریکا و رژیم صهیونیستی
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست
حاج قاسم خیلی دلم برات تنگ شده، کاش یه روزی منو دعوت کنی زیارتت
...
[مشاهده متن کامل]

خوش بحال اونایی که این افتخار رو دارن که با سردار دلها هم نام هستند
انشاءالله این سعادت رو داشته باشیم ماهم این اسمو برا بچه هامون انتخاب کنیم تا راه سردار را ادامه دهند.

قاسم یکی از اسمای الله متعال است به معنای تقسیم کننده، قسمت کننده
قاسم از بهترین مرد جهان اسلام است
قاسم یعنی سلیمانی و سلیمانی یعنی قاسم و قاسم یعنی محو کننده داعش، آرامش قلوب، آرامش مومنان و مومنات، آرامش مراقد ائمه ( ع ) و در نهایت قاسم یعنی شَجاعت
افنخار هم اسمی با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی

معنی قاسم تقسیم کننده بود ولی از زمان شهادت سردار دلها، دیگه معنی قاسم شده عشق به وطن. من اگه بچه ام پسر بود می خوام به احترام سردار همیشه زنده ی ایران ، اسمش رو امیرقاسم بذارم.
معنی لغوی طبق دستور لغت عربی قسمت کننده یا تقسیم کننده است. یکی از صفات پرودگار پاکیهاست. زیبا و پر مسئولیت.
قاسم یعنی عشق
قاسم یعنی ایثار
قاسم یعنی اشرف مخلوقات
قاسم یعنی حاج قاسم سلیمانی
یعنی شهیدقاسم سلیمانی یعنی قلب ایران . . پیشنهاد میکنم مادر پدرا اسم بچه هاشون رو قاسم و زینب بذارن به مناسبت شهادت سردار
تقسیم کننده. . . پخش کننده
قسمت کننده، مقسم، بخش کننده
پخش کننده عالی است
پخش کننده, قسمت کننده
پخش کننده روزی نام بسیار زیبایی
بهترین نام یعنی تقسیم کننده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس