طرز کار


    action
    working

مترادف ها

workmanship (اسم)
کار، مهارت، استادی، ساخت، طرز کار

working (اسم)
کارگر، طرز کار

mechanism (اسم)
ساختمان، دستگاه، ماشین، مکانیزم، طرز کار، اجزاء متشکله چیزی، اجزاء و عوامل مکانیکی

پیشنهاد کاربران

بپرس