trace (اسم)
رد، اثر، نشان، طرح، مقدار ناچیز، جای پا، رد پا، مقدار کم
figure (اسم)
ظاهر، فرم، صورت، طرح، پیکر، رقم، شکل، شخص، نقش، عدد
design (اسم)
قصد، خیال، زمینه، طرح، نقشه، تدبیر، طراح ریزی
skeleton (اسم)
ساختمان، استخوان بندی، شالوده، طرح، اسکلت، کالبد، طرح ریزی
projection (اسم)
تجسم، طرح، بر امدگی، نقشه کشی، پرتاب، سده، تصویر، پیش امدگی، نور افکنی، پروژه، افکنش، پیش افکنی، اگراندیسمان
line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود
scheme (اسم)
ترتیب، تمهید، برنامه، طرح، نقشه، رویه، تدبیر، طرح کلی
draft (اسم)
حواله، برات، طرح، انتخاب، مسوده، پیش نویس، چرک نویس، برگزینی، برات کشی
pattern (اسم)
نظیر بودن، طرح، ملاک، انگاره، نقش، سرمشق، مدل، الگو، صفات و خصوصیات فردی، مسطوره
plan (اسم)
اندیشه، خیال، برنامه، طرح، نقشه، تدبیر
blueprint (اسم)
طرح، برنامه کار
layout (اسم)
اسباب، ترتیب، طرح، بساط، طرح بندی
project (اسم)
طرح، نقشه، پروژه، پروژه افکندن
model (اسم)
طرح، پیکر، نمونه، قالب، نقشه، سرمشق، مدل
drawing (اسم)
گرفتاری، طرح، نقشه کشی، رسم، قرعه کشی، ترسیم، هنر طراحی، تابلو نقاشی
lineament (اسم)
سیما، طرح، نشان ویژه، طرح بندی، خطوط چهره، صفات مشخصه
diagram (اسم)
نما، طرح، جدول، شکل هندسی، خط هندسی
plot (اسم)
نقطه، قطعه، طرح، نقشه، دسیسه، توطئه، موضوع، موضوع اصلی
protraction (اسم)
طرح، تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی
sketch (اسم)
خلاصه، شرح، زمینه، طرح، ملخص، مسوده، انگاره، طرح اولیه، طراحی کلیات، طرح خلاصه، نقشه ساده، پیش نویس ازمایشی
croquis (اسم)
طرح، مسوده، انگاره
delineation (اسم)
شرح، طرح، تصویر، توصیف
eye draught (اسم)
طرح
schema (اسم)
صفت، طرح، شکل، الگو، نونه
outline (اسم)
پیرامون، خلاصه، زمینه، طرح، رئوس مطالب، طرح کلی، شکل اجمالی
shop drawing (اسم)
طرح