واژه طبخ عربی شده تابه آشپزخانه است. تابه به پهلویtabag و به زبان پشتون، تبخی=tabaxay است.
اکنون شما داوری کنید.
طَبخ
اَرَبیده ی : تَب ، تَف ، تَفت ، تافت ، تاب ، . . . به مینش داغی ، گَرمی است به پارسی می توان بَرساخت :
طبخ شدن = تَبویدن ، تَبخیدن ، پَزیدن ، پُختَن
طبخ کردن = تَبواندن ، , تَبخاندن ، پَزاندَن
... [مشاهده متن کامل]
طبخ = تَبخ ، پَزِش ، پُخت
مَطبَخ = تَبخلان ، تَبخکَد ، تَبخکَد ، تَبخانه ، تبخگاه، تَبوِشگاه، آشپزخانه ، پَزخان ، پَزِشگاه، تبخشگاه
طَبّاخ = تَبخوا. تَبخگَر ، آشپَز ، پَزَنده ، پَزِشگَر، تَبوَنده، تَبخَنده، تبخشوَر
طَبّاخی = تَبخَندگی ، تَبخیدگی ، تَبوِش ، پُخت ، پُزِش ، پُختار ، پُخت و پَز
پزا
واژه ی طبخ در اصل به شکل تبخ بوده و از دو قسمت تشکیل شده : ( تف - تپ - تب:گرم/ و پسوند اک - اخ ) که از لغت هندواروپایی tap که معنای آن سوزاندن داغ کردن است گرفته شده است .
پخت و پز٬آشپزی
این واژه اربی است و پارسی آن اینهاست:
پَخو paxv ( پشتو: پخولو paxvelu )
آفون ãfun ( پهلوی )
کِواس ( سنسکریت: کواتهَ kvãtha )