طایفه

/tAyefe/

    clan
    family
    race
    tribe
    sect

فارسی به انگلیسی

طایفه ای
tribal

مترادف ها

race (اسم)
گردش، دور، تبار، طبقه، نژاد، دوران، طایفه، مسابقه، نسل، قوم

tribe (اسم)
تبار، خیل، قبیله، طایفه، خانواده، عشیره، حی، سبط، ایل، قبایل، ابه

people (اسم)
جمعیت، مردم، طایفه، خلق، ملت، قوم، مردمان

clan (اسم)
دسته، قبیله، خاندان، طایفه، خانواده

family (اسم)
خاندان، طایفه، خانواده، فامیل، خانوار، عشیره، حی

nation (اسم)
طایفه، کشور، خلق، ملت، امت، قوم

پیشنهاد کاربران

طایفه تلفظ ترکی طایفا ؛طای در ترکی به هم نوع و هم تبار اطلاق میشود. همچنین به کره اسب نیز طای گفته میشود. در ترکی قشقایی به لنگه دیگر کفش تای گفته میشود که از یک جنس و قمار هستند. به نظر میرسد دارای ریشه
...
[مشاهده متن کامل]
ترکی باشد. همچنین به صورت فعل نیز در ترکی استفاده میشود طایندان آل یعنی از همان نوع مجددا خریداری شود

طایفه: گروهی از مردم که در یک یا چند سرزمین زندگی می کنند و دین آنها یکی است ولی ممکن است خویشاوندی با هم داشته یا نداشته باشند و الزاما از یک پدر نیز نمی باشند ( قرآن: اگر دو طایفه از مومنان با هم درگیر شدند، آنها را آشتی دهید. ( حجرات/9 ) و ممکن است دارای منافع مشترک نباشند ولی با یکدیگر همگونی زبانی و فرهنگی دارند و مانند قبیله دارای استقلال سیاسی در گزینش رهبر، جنگ و صلح هستند. ( https://www. cnrtl. fr/definition/clans )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: کوتر kuter ( سغدی ) .

طایفه به زبان سنگسری
تِبار tebar
عّشیره ashire
اِصل ونسب Asel o neseb
پدر بزرگ. . . . مِس بابا mes baba
مادر بزرگ. . . مِس نه نه mes neh neh
پدر . . . پِشِه pesheh
مادر . . . . مویmoy
...
[مشاهده متن کامل]

عمو . . . امو amo
عمه. . . اِمه ameh
والدین . . . موی و پشه Moy o pesheh
پسر عمو . . . . امِ پور ame por
دختر عمو . . . ام دوت am dot
پسر . . . پور por
دختر . . . دوت dot
نوه پسری. . . پور زه por zeh
نوه دختری . . . . دوتر زه doter zeh
خواهر . . . . خاک khac
نوه دختری. . . خاکِر زه khaker zeh
برادر . . . . برار berar
پسر برادر . . . برار زه berar zeh
خاله . . . . ماکاmaka
پسر خاله . . . . ماک پور mak por
دختر خاله . . . ماک دوت mak dot
داماد . . . . زومه zomeh
عروس . . . ارسو orso
شوهر عمه . . . . اّمه شوی ame shoy

واحد گل و گیاه
جواب: بوته
انسانیت
زیباترین و
بزرگترین و بهترین طایفه است
ریشه کلمه طایفه از طواف میاد
یعنی دورتا دور وپیرامون
درواقع مجموعه گروهها ودسته جای که دراطراف وگرداگرد هم هستند بهش میگن طایفه
اصلا هم به معنی هم تبار بودن نیست
مجموع چند تیره از یک نسب را طایفه گویند
به نظر من گروه میشه. . .
دور و اطراف
گروه، دسته ، خانواده
قوم یا خویشاوندان
آل، اعقاب، امت، ایل، تیره، جماعت، جنس، خاندان، خانواده، دسته، دودمان، سلسله، عشیره، قبیله، قوم، گروه، ملت
طایفه و تایفه در اصل تایته بوده و تا به معنی شاخه می باشد و ته هم به معنی ریشه می باشدکه طایفه میشود شاخه هایی که دارای یک ریشه می باشند در شمارش جمعیت انسانی به هفت گروه عمو زاده یک طایفه گفته میشود در زبان لری به عمو تاته می گویند.
هفت برادران اشاره به ستارگان دب اکبر دارد.
پارسی طایفه ای از ایل بختیاری می باشد
پارسی طایفه ای از ایل جلیل بختیاری می باشد که بر مبنای شجره ایلی هیودی پولادوند ممیوندچارلنگ بختیاری می باشد و شامل سه تیره فتح الله و کرم و کریم می باشدو بزرگانی همچون قائد شهمراد
کلانتر آحسنعلی امیرپنج وکدخدا رحمان و کدخداجانمراد ومشهدی عینشاه و پهلوان نامی آعلی همگی از تبار طایفه پارسی می باشند
...
[مشاهده متن کامل]

ایل
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
آنسیگ ( سنسکریت: آنتیگْرهَ )
اِسواجات ( سنسکریت: سْواجاتی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس