شدت

/Seddat/

    acuteness
    depth
    extreme
    extremeness
    extremity
    ferocity
    fierceness
    forcefulness
    graveness
    hotness
    intensity
    intensiveness
    keenness
    mightiness
    rigor
    ruggedness
    severeness
    severity
    sternness
    strength
    tyranny
    vehemence
    vehemency
    vigor
    vigour
    violence
    dead
    impetuosity
    oomph
    stringency
    teeth

فارسی به انگلیسی

شدت داشتن
rage

شدت سنجش ناپذیر
abyss

شدت عمل
rigidity

شدت عمل در تنبیه
crackdown

شدت ناخوشی
paroxysm

شدت و حدت
fury
edge

شدت کردن
to be intensified or aggravated

شدت یافتن
snowball

مترادف ها

intensity (اسم)
قوت، شدت، سختی، سیری، کثرت، نیرومندی

acrimony (اسم)
تندی، رنجش، شدت

severity (اسم)
دقت، شدت، سختی، خشکی، خشونت، سخت گیری، عنف

force (اسم)
شدت، جبر، عده، بازو، شدت عمل، نفوذ، نیرو، زور، تحمیل، قوا، بردار نیرو، نیرومندی، رستی

gravity (اسم)
شدت، جدیت، سنگینی، اهمیت، وقار، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، دشواری وضع

violence (اسم)
تندی، شدت، سختی، ستیز، بی حرمتی، جبر، خشونت، چیرگی، فشار، ستم، زور، بیدادگری، اشتلم

hardness (اسم)
شدت، سختی، اشکال، سفتی، دشواری

fury (اسم)
شدت، اشوب، خشم، غضب، غیظ، اضطراب، درنده خویی، هیجان شدید و تند، روح انتقام

inclemency (اسم)
شدت، سختی، بی رحمی، بی اعتدالی، فقدان ملایمت، سنگدلی

extremity (اسم)
سر، شدت، ته، طره، انتها، غایت، نهایت، حد نهایی

intension (اسم)
شدت، سختی، سیری، کثرت، نیرومندی

duress (اسم)
شدت، اجبار، رفتار خشن و تند

stringency (اسم)
شدت، سخت گیری، کسادی، تند و تیزی

vehemence (اسم)
شدت

tensity (اسم)
شدت، تشنج، قوه کشش، وخامت

پیشنهاد کاربران

واژه شدت
معادل ابجد 704
تعداد حروف 3
تلفظ šeddat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: شدّة]
مختصات ( ش دَُ ) [ ع . شدة ] ( اِمص . )
آواشناسی Seddat
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

فرسختی= شدت= فراوانی، درشتی، سختی، پُرزوری، تندی
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
...
[مشاهده متن کامل]

#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
#Taksoo
#نازنین - علیپور
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#نهال - بهداد - فر
#محمد - رویایی
#ضیا - همایون
#نادر - رهسپار
#اردشیر - سمسار
#اوج - اندیشان
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

پُرزوری
severity
هم خانواده شدّت:شدید
میزان
گرفتاری _ ناکامی
برابر پارسی واژه ( شدت ) ، واژه ( فَرسختی ) می باشد.
نمونه:
میزان شدت= میزان فَرسختی
بالا بودن شدت زد و خورد = بالا بودن فرسختی زد و خورد

هوالعلیم
شدّت ( shed dat ) : تندی؛ سفتی؛ سختی؛ محکم؛ بلندی؛ توان؛ نیرو. . .

بپرس