شتابیده


    rough
    roughcast

پیشنهاد کاربران

شتافته /اشتافته. [ اِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف / نف ) شتافته. عجله کرده :
پیش از اندیشه شفای عاجل
سوی بالین تو اشتافته شد.
سوزنی.

بپرس