سالن

/sAlon/

    saloon
    hall
    hippodrome
    salon

فارسی به انگلیسی

سالن استراحت در سرسرای هتل
lounge

سالن اصلی فرودگاه
concourse

سالن انتظار
lobby, waiting room

سالن بزرگ رقص
ballroom

سالن پر
full house

سالن تئاتر مدور
theater-in-the-round

سالن حمام افتاب
solarium

سالن دار
having a saloon

سالن زیبایی
beauty parlor, beauty salon, beauty shop, beauty-parlour

سالن سینما
cinema, movie theater

سالن عمومی
hall

سالن غذاخوری
mess hall

سالن ماساژ
massage parlor

سالن مسافران در کشتی
cabin

سالن واریته
music - hall

سالن کارخانه
shop floor

مترادف ها

hall (اسم)
راهرو، تالار، دالان، سالن، اتاق بزرگ، سال

salon (اسم)
تالار، سالن، مشروبفروشی

lounge (اسم)
صندلی راحتی، سالن، تن اسایی، سالن استراحت، محل استراحت، اطاق استراحت، وقت گذرانی به بطالت

پیشنهاد کاربران

salon سالن زیبایی معنا میده.
hall راهرو و سالن درون ساختمان ها که رابط اتاق های مختلف است.
auditorium به معنی سالن کنفرانس، سالن تدریس در دانشگاه، معنای دقیق و تحت اللفظی لاتینش یعنی �مکانی برای شنیدن. �
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/auditorium
مستر شکاری
سالن آرایشگاه
سالن اسم ایرانی نیست خیلی هم سخته
تالار

بپرس