ساز زدن


    play

مترادف ها

tune (فعل)
وفق دادن، میزان کردن، کوک کردن، ساز زدن

play a tune (فعل)
ساز زدن

پیشنهاد کاربران

ساز پرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساز نواختن. ساز زدن. ساز ساختن :
مغنی بگو قول و پرداز ساز
که بیچارگان را تویی چاره ساز.
حافظ ( از آنندراج ) .
نواختن، نوازندگی کردن

بپرس