ذوب کردن


    melt

مترادف ها

found (فعل)
پایه زدن، ریختن، قالب کردن، ساختن، ساختمان کردن، تشکیل دادن، تاسیس کردن، بر پا کردن، بنیاد نهادن، ذوب کردن، قالب ریزی کردن

melt (فعل)
ریختن، اب شدن، گداختن، ذوب کردن

liquate (فعل)
اب کردن، گداختن، ذوب کردن، تبدیل باب کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس