حجاب

/hejAb/

    veiling
    purdah
    veil
    [rare.] curtain
    [fig.] modesty

فارسی به انگلیسی

حجاب حاجز
diaphragm

حجاب دار
veiled

حجاب دوجداره زنان
yashmak or yashmac

حجاب را رعایت کردن
observance of veil

مترادف ها

veil (اسم)
پرده، حجاب، خمار، نقاب، چادر

shawl (اسم)
دستمال گردن، سرانداز، حجاب، چپی، شال

curtain (اسم)
مانع، پرده، دیوار، حاجب، حجاب، جدار

پیشنهاد کاربران

جواب به "لی لی":
پوشیدن لباس جهل ونادانی وکور کردن عقل وتدبّر وتأمّل بدترین نوع حجاب است.
"جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون بالآخره حجابا مستورا"
این حجاب ( حائل ، حاجز الهی ) یعنی مساوی به:
...
[مشاهده متن کامل]

=و مثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لا یسمع الا دعاء و نداء صم بکم عمی فهم لا یعقلون
=صم بکم عمی فهم لا یرجعون ( معلولیت ذهنی، دیوانه )
=ان شر الدواب عند الله الصم البکم الذین لا یعقلون ( کر وکور، زبان نافهم )
=و الذین کذبوا بآیاتنا صم و بکم فی الظلمات من یشا الله یضلله و من یشا یجعله علی‏ صراط مستقیم ( تاریکی جهل )
=کانما اغشیت وجوههم قطعا من اللیل مظلما ( غشاء تاریکی بلادت وبلاهت )
=و من یهد الله فهو المهتد و من یضلل فلن تجد لهم اولیاء من دونه و نحشرهم یوم القیامه علی‏ وجوههم عمیا و بکما و صما ماواهم جهنم کلما خبت زدناهم سعیرا ( لباس ذلّت )
=فانک لا تسمع الموتی‏ و لا تسمع الصم الدعاء اذا ولوا مدبرین ( مُرده )
=ا فانت تسمع الصم او تهدی العمی و من کان فی‏ ضلال مبین ( گمراه شونده )
=اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی‏ ابصارهم ( نفرین شده )
=لعمرک انهم لفی‏ سکرتهم یعمهون ( مستی )
=من یضلل الله فلا هادی له و یذرهم فی‏ طغیانهم یعمهون ( طغیان وطاغیه )
= ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی‏
. . .
کسیکه به آخرت عقیده ندارد، به آفریدگار "عادل" هم عقیده ندارد ( کافر ) .
والله" المبین الحق" حجاب ( عایق، حاجز، دیوار، مانع، . . . ) مُحافظ را بین مؤمن وکافر قرار میگذارد تا از شرّ جهل وحماقت وطغیان وکید ومکر وخیانت . . . کُفّار در امان باشد.
کافر یعنی خاک ریز کردن روی حق تا پوشیده بشه ( مانند کشاورز ) .
به واژه "کافر"و"کفر" رجوع کنید.

قندیا نه آنکه آفریده باشد ما را تنها برای کردن ز پس و پیش / بلکه بهر گفت و شنود در سطح کمال ایده آل خویش/
حجاب و پوشش و لباس هیچکدام شخصیت آور نمی باشند بلکه شخصیت های مختلف، پوشش ها و حجاب ها و لباس های گوناگون انتخاب می کنند و آنهم نه همیشه بطور اختیاری و با اراده و خواست آزاد بلکه بطور اجباری و در بند و کمند رسومات و عادت های دیرینه و نو. دموکراسی کاپیتالیستی بر ترین و جذاب ترین نوع دیکتاتوری های گوناگون می باشددر جهت رها نمودن انسان از زیر بار سنگین اسارت های فرهنگی و دینی و مذهبی . شاید مفید تر و سالم تر باشد که خود ما ایرانی های امروز و آینده ایده برنزی یا نقره ای و نه طلائی ؛ نه شرقی و نه غربی بلکه جمهو. . . . . . . . را زمین بگذاریم و بجای آن مثل چینی ها و ژاپنی ها و کره جنوبی ها همی شرقی شویم و هم غربی و هم شمالی و هم جنوبی و قبله گاه آمال و آرزوی هایمان از این به بعد نه اورشلیم و مسجد الاقصا باشد و نه واتیکان ( در اصل به شکل : فاتی کانه به معنای سرا یا خانه زمینی سلسله پاپاها از پتروس به بعد به عنوان جانشینان پدر آسمانی بر روی کره ارض یا زمین ) و نه مدینه معظمه و مکه منوره بلکه واقعیت عینی و شهودی و آنهم نه فقط ظاهر آن بلکه باطن اش هم و نه تنها هو الاول و هو الآخر ش بلکه بهمراه هوالوسط اش یعنی هم اول هم وسط و هم آخرش روی هم و نه جدا از همدیگر.
...
[مشاهده متن کامل]

آیه شریفه قرآن در مورد پدیده حجاب به شکل تقریبی زیر :
جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون بالآخره حجابا مستورا. با ترجمه و معنای مرسوم به زبان فارسی : ما بین تو و آنانیکه ایمان به آخرت نمی آورند در جهت استتار یا پوشاندن پرده کشیدیم.
سوال از مترجمین و مفسرین و معنا کنندگان این آیه: با هدفِ پوشاندن یا استتار چه چیزی بین او یعنی پیامبر اسلام از یک طرف و ناباوران و بی ایمانان به آخرت از طرف دیگر حجاب یا پرده کشیده شده است ؟
مگر نه اینکه خداوند متعال اگر بر فرض محال از طریق جبرئیل به گوش سر مبارک وی وحی نموده بوده باشد، به او واقعیت مبداء و معاد را بطور حقیقی فاش ننموده بلکه آنر در مقابل چشمان سر و بصر دل و باطن وی مستتر و پوشیده نگاه داشته است؟

دین ایسا ( عیسی ) تحت عنوان مسیحیت بهمراه یوغ سبک شریعت ایسوی یا ایسایی ( عیسوی ) تحت عناوین شفا و نجات و دین محمد تحت عنوان اسلام بهمراه یوغ سنگین محمدی تحت عنوان شریعت مصطفوی هر دو بدون هیچگونه شک و ترید و با یقین و اطمینان ریشه در دین موسا ( موسی ) تحت عنوان یهودیت بهمراه یوغ سنگین شریعت موسوی یا موسایی تحت عنوان قانون ( قانون در اصل و ریشه کانون به زبان فارسی و به معنای مرکز بوده است ) ریشه دارند و از آسمان بروی کره زمین نیفتاده و یا نازل نگردیده اند. دین موسا هم ریشه در ادیان نوآه ( نوح ) و آبراهام ( ابراهیم ) بدون یوغ شرایع دینی دارد و از آسمان بر روی زمین سقوط نکرده است و ادیان نوآه و آبراهام هم از طرف ابر ها مانند باران و تگرگ و برف بسوی سطح زمین نزول نیافته یا نباریده اند بلکه ریشه در بینش و باور و فرهنگ و تمدن اقوام فارسی زبان سومری و ایلامی دارند. کلمه آدم در فرهنگ قوم سومر یک بینش و باور و به معنای زیر بوده است : دم زندگی بخش آغازین و ازلی و ابدی و جاودانه که دمای حیات یا زندگی بخش آن در کلیه جهات مکانی و بیمکانی و بسوی بیکرانی و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده هرگز به سردی گرایش نخواهد یافت و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نخواهند شد. موسا آن بینش و باور را به نام تبدیل کرده و آنرا بر روی مرد اولیه گذاشته است. کیومرث ( در اصل : کی او مرز ) اهورایی - اوستایی - شاهنامه ای ( اوستا در اصل و ریشه به شکل : هوستا ) تحت عنوان مرد اولیه و یا اولین پادشاه پیشدادی فقط یک اقتباس کودکانه و ناقص از داستان تورائی ( توراتی ) آفرینش آدم توسط یاهوَه و یا یَهوَه بیش نبوده و نمی باشد. نتیجه کلی :
...
[مشاهده متن کامل]

خداوند متعال و آفرینده کل کائنات و کیهان ها یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار ( و آنهم از ابعاد فراوان و بیکران خویش و نه از عدم یا نیستی ) در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیان و منجی و ناجی و نبی و پسر و رسول و ولی و هرگونه عنوان دیگری برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه. همچنین آئین یکتا پرستی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان در جهت رقابت و مقابله و مبارزه با آئین های بت پرستی نازل نشده و بر وجود انسان تحمیل نگردیده است بلکه بر خاسته از دل و زمینه های غنی و حاصلخیز آئین های بت پرستی بوده و فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی آنها می باشد. لذا اعمال بت پرستی و یکتا پرستی و پدیده هائی تحت عناوین دینداری و خدا باوری و بیدینی و خدا ناباوری یا آتئیزم در پیشگاه بیکران خداوند متعال که هیچ موجودی چه واقعی و عینی و شهودی و تجربی و چه محض و غیبی و غیر شهودی و غیر تجربی در خارج یا در بیرون از آن نه وجود دارد و نه می تواند وجود داشته باشد، هر چار یا هر هر چهار بطور کامل هم سطح و هم ارز و هم طراز می باشند و هیچکدام از آنها نسبت به دیگری از هیچگونه ارجحیت و برتری و امتیاز خاص و ویژه ای برخوردار نبوده و نمی باشد. شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضیات هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری. اگر کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و کلیه معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کلیه معارف حاصل از اکتشافات و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفان دینی را روی هم جمع کنیم، مطمئنن و یقینن به کمک کلیه آنها به اندازه سر یک سوزن خیاطی به خداوند متعال معرفت حقیقی حاصل نخواهیم نمود. در پایان سلام و خدای نامک های آئینی و دینی و خدای نامک های آتئیستی ختم و تمام.

دستور دین که بعضیا رعایت نمی کنن
حجاب؛ مصطلح اسلامی وکاملا از دستورات مؤکّد دین اسلام است؛ مانند حج وزکات وصلاة وجهاد وامر به معروف ونهی از منکر و. . .
حجاب یعنی جلوگیری از پرتوقّعی، توقّع بی جا، تنوّع طلبی، حرص ورزی، فرصت طلبی، رقابت بی جا، تفاخر بی جا، نمایش ثروت واندام، حسد، کینه، کم اوردن، چشم هم چشمی . . .
...
[مشاهده متن کامل]

حجاب یعنی توقّف: طمع واسراف وتبذیر ونارضایتی های شخصی ومفاسد اقتصادی
وفرهنگی وسیاسی واجتماعی . . .
حجاب؛ نماد اسلام مانند پرچم میهن اسلامی.
وصرفا به نوعی پوشش خاتمه نمیشه
"هو خیر لکم"
وجاگزین حجاب وجود ندارد وجامعه بدون حجاب فقط به تباهی ومفاسد فراوان بی انتها منجر
میشه
"ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ إِلاَّ ما یُتْلی‏ عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ30"
"وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ96"

Hijab : حجاب
Tchador/Chador : چادر ( تشادُر )
Burqa : بُرقَع / البرقع الأفغانی
Niqab/Niqaab : روبَنده - پوشیه - نقاب
Shayla : شیلة
Khimar : خِمار
Al - Amira : حجاب الأمیرة
حجابحجابحجابحجابحجابحجاب
حجاب شخصیت آدم راحفظ میکند و بالا ببرد البته تنها حجاب باعث نمیشود که آدم شخصیت داشته باشد اما میتواند یکی از مواردی که باعث میشود شخصیت آدم بالا برود باشد.
پوشش برای زن و مرد که نظر جنس درگیر را جلب خود نکنند . که فقط مخصوص به زنان و دختران نیست بلکه مردان و پسران هم باید پوششی داشته باشید که نظر جنس مخالف جلب نشود.
veil
The veil fell almost to her waist
روسری ( حجاب ) ش تقریبا تا خط کمرش آویزان بود ( می رسید )
طبق مطالعات تاریخی حجاب و عفاف برای مردم ایران باستان هم ارزش بوده است، دفاع و حمایت از فرهنگ حجاب و عفاف توام با دیدگاه ملی، وطن پرستی و نگاه دینی و قرآنی است.
خمار به معنای روسری یا چادر نیست به معنای پارچه یا پوست دباغی شده که پوششی برای جایی محسوب می شود ، می باشد؟ در آیه ۳۱ سوره نور می فرمایند : خمار خود را برروی سینه زنند و نمی فرماید تا روی سینه پس منظور پوشاندن موی سر نیست تنهای روی سینه و برجستگی ها را مد نظر دارد و در هیچ جای قرآن پوشش موی سر را نداریم ؟
...
[مشاهده متن کامل]

در کتب لغت خمر ، خمر ، خمرا" به معنای نهان کردن ، پوشاندن ، مخفی کردن است . خمار به معنای روسری زن ، سربند و پوشش ترجمه و. . . معنا شده ( ۱ ) همچنین خمار به معنای جامه ای است که زن سر خود را با آن می پوشاند . ( ۲ ) در تفسیر آیه ۳۱ سوره نور در معنای خمار آمده است خمار در اصل به معنای پوشش است ولی معمولا به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند مانند روسری ( ۳ ) برخی دیگر از مفسرین در معنای خمار چنین آورده اند، که خمار همان مقنعه زنان است ( ۴ ) در شان نزول آیه ۳۱ سوره نور ذکر گردیده که قبل از نزول این آیه زنان دامنه روسری خود را بر شانه ها یا پشت سر می افکندند به طوری که گردن و قسمتی از سینه آنها نمایان بود و موجب می گشت که نظر نامحرمان به سوی آنان جلب شود و همین نظرها گاهی مسائلی را بدنبال داشت لذا با نزول این آیه شریفه خداوند به زنان دستور می دهد که روسری خودر ا بر گریبا ن خود بیفکنند، تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد ( ۵ )
بدین ترتیب با توجه به معنای خمار و کاربرد آن معنای دیگری جز پوششی که سر و گردن و قسمتی از سینه زنان را بپوشاند، از آن اراده نمی شود و لذا با توجه به معنا و کاربرد عملی خمار مطرح نمودند، این موضوع که در هیچ جای قرآن پوشش موی سر نداریم، یک نقض آشکار است . . بعلاوه در بخش ابتدایی آیه ۳۱ سوره نور لزوم پوشش زینت های زن مورد تاکید قرار گرفته و می فرماید � و لا یبدین زینتهن . . . . � و نباید زینت خویش را اشکار سازند و زینت آن چیزی است که موجب زیبایی و آراستگی و نیکویی زن می شود، خواه عرضی باشد یا ذاتی و نهی قرآن در این مورد نسبت به هر چیزی است که عرف مردم آن را زینت و زیبایی به حساب می آورد، و تفاوتی وجود ندارد که زینت مثل گلوبند و گوشواره از بدن جدا باشد یا مثل آرایش و تزئین به چهره و بدن متصل باشدو یا زینتی طبیعی نظیر موی سر یا جلوه های بدن باشد و اینکه یکی از زینتها و جمالهای بشر مخصوصا خانمها، موی سر است شکی نیست . ( ۶ ) ضمن اینکه زیبایی زن را در جای امام ( علیه السلام ) فرمود :� یسلوا عن الشعرلانها احد من الجمالین� : در ازدواج از موی سر خانمها بپرسید زیرا از زیبائیهای خانمها است، بدین ترتیب قران کریم در خصوص وجوب پوشش موی سر به جای اشاره و تاکید به یکی از مصادیق زینت و زیبایی زن، مثلا به جای اشاره به موی سر از لفظ عامه تری، که کلیه زیباییها و جلوه های زیبایی زن را در بر می گیرد و از آن تعبیر به زینت می شود استفاده کرده و در یک بیان کلی می فرماید : � لا یبدین زینتهن �و این روش و سیره قرآن است که در بسیاری از موارد به جز خدا اشاره ندارد، مثل رکعات نماز زیرا فلسفه و حکمت نزول قرآن اثبات مکتب است و ضمن اینکه در جای دیگر خود قرآن فرموده :� ما اتاکم الرسول فخذوه�آنچه را که رسول خدا به شما می گویدعمل کنید، و میدانید که منابع دینی علاوه بر قرآن، فرمایش پیامبر و حضرات معصومین ( علیهم السلام ) را هم باید لحاظ کرده زیرا کل آیات احکام کمتر از یک پنجم قرآن است، قرار نیست تمام جزئیات و عرفیات مردم را بیان کند. منابع : ۱ - فرهنگ ابجدی ، عربی ، فارسی ، استاد رضا مهیار.
۲ - المصباح المنیر ، فیوسی.
۳ - تفسیر نمونه، ج ۱۴، ص۴۴۰.
۴ - تفسیر تبیان، شیخ طوسی، ج ۷، ص۴۳.
۵ - تفسیر نمونه، ج ۱۴ ، ص ۴۳۵ - ۴۴۰.
۶ - حجاب در عصر ما ، محمود اکبری، ص ۳۱ - ۳۲ .
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی

حجب:گاهی به معنی فاصله و حایل
حجاب در شعر شوق مهدی به معنی حفاظ است

حجاب. ( ا. ع. ) . در زبان عربی از جمله به معنی حرز و تعویذ و طلسم و نظر قربانی نیز بکار رود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس