نتیجه = فرجام/ثمر فر جام محصول/حاصل = فرکام فر کام ( کام و گاها آم = آنچه انسان در ارزوی آن است ) محصولات = فرکامات ( مامور = آنچه از بالا آمده باشد ) = فرآم / دستور
🇮🇷 همتای پارسی: دستآمد 🇮🇷
چیزی که باعث به وجود آمدن چیز دیگری شود دلیل و باعث به وجود آمدن آن چیز دیگر است. در اینجا چیزی که باعث به وجود آمدن چیز دیگری شده همان علت یا دلیل است و چیز دیگری که به وجود آمده معلول یا نتیجه ( پیامد، حاصل ) است.
پارسی/انگلیسی/آلمانی اَلفَنجیدن/ergeben / to yield، to give اَلفَنجِش ( همچنین: اَلفَنجه ) /Ergebnis /result، outcome، conclusion، yield از چیزی الفنجیده شدن ( پارسی ) = ergeben sich aus etwas ( آلمانی ) ... [مشاهده متن کامل]
( الفنجش ) برابر پارسی ( نتیجه، حاصل ) است. ( الفنجیدن ) برابر پارسی ( بدست آوردن، نتیجه گرفتن، حاصل کردن ) است. ( از چیزی الفنجیده شدن ) برابر پارسی ( از چیزی ناشی شدن، از چیزی نتیجه شدن، از چیزی حاصل شدن ) نکته: واژگان بالا می توانند در دانش مزداهیک و گویاییک ( ریاضی و منطق ) بکارگرفته شوند. برای نمونه حاصلِ جمع و ضرب یا نتیجه یِ یک برهان و استنتاج.
به کشت زار گندم و یا جو و مانند اینها، در استان فارس حاصِل می گویند.
ثمره، فایده، بازده
دستکرد
در لغتنامه زُروان و پهلوی لغت هاچ hāč*←hāz ( مانند هچ←از ) به معنای بدل کردن convert و نتیجه گرفتن result و هدایت کردن lead و راغب کردن incline ثبت شده که شکل گذشته آن هاختن است. بدینسان روشن میشود که لغت هازل←هاسل←حاصل ( پسوند ال مانند کاهل و کاپل=قابل ) نیز از ریشه هاز ساخته شده زیرا حاصل کردن به معنای نتیجه گرفتن و به دست آوردن فرآورده product است که عرب از آن واژگان جعلی محصول و تحصیل و محصل و حصول را به دست آورده است. ... [مشاهده متن کامل]
*پیرس: Zurvan: A Zoroastrian Dilemma By Robert Charles Zaehner